تحقیق انقضای مدت اجاره

تحقیق انقضای مدت اجاره - ‏انقضاء مدت اجاره و آثار آن در ‏«‏حقوق مدني ايران، مصر و فرانسه‏» ‏مقدمه ‏اجاره يكي از عقود معين است كه بواسطة آن، موجر...

کد فایل:17081
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
نوع فایل:تحقیق

تعداد مشاهده: 4037 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 34

حجم فایل:27 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 8,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
    دسته بندی : وورد
    نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
    تعداد صفحه : 34 صفحه

     قسمتی از متن word (..doc) : 
     

    ‏انقضاء مدت اجاره و آثار آن در ‏«‏حقوق مدني ايران، مصر و فرانسه‏»
    ‏مقدمه
    ‏اجاره يكي از عقود معين است كه بواسطة آن، موجر منافع عين مستأجره را براي مدت‎‏زمانِ معين در مقابل اجاره‎‏بها‎‏، به مستأجر واگذار مي‎‏كند. عقد اجاره داراي اوصاف ويژه‎‏اي است كه آن را از ساير عقود متمايز مي‎‏كند، ازجملة اين اوصاف، موقّت بدون آن است. اين خصوصيت، عقد اجاره را از بسياري از عقود از جمله: بيع، معاوضه، حواله، ضمان و ‏…‏ مشخص و جدا مي‎‏كند؛ با اين وجود، اين خصوصيت از ويژگيهاي انحصاري عقد اجاره نيست؛ زيرا، عقود مزارعه، مساقات، شركت و ‏…‏ نيز در زمرة عقود موقت هستند. آنچه كه عقد اجاره را از آنها متمايز مي‎‏كند، اين است كه مستأجر، در عقد اجاره، براي مدت زمان معين مالك منافع مي‎‏شود؛ در حالي كه، در عقود مزارعه، مساقات، شركت و ساير عقود موقّت، مالكيت منافع انتقال نمي‎‏يابد.
    ‏با اين وجود در مادة 468 قانون مدني، قانونگذار ذكر مدت را از شرايط اساسي عقد اجاره ذكر نموده است؛ اين ماده مقرر مي‎‏دارد: ‏«‏در اجارة اشياء، مدت اجاره بايد معين شود والا اجاره باطل است ‏«‏.. بنابراين متعاقدين لزوماً بايد مدت عقد اجاره را تعيين كنند. آنچه كه در اين جا اهميت دارد،‏‌‏ اين است كه مدت اجاره چه زماني خاتمه مي‎‏يابد و آثار انقضاء مدت آن چيست.
    ‏بطور اجمالي اشاره مي‎‏نماييم كه در عقد اجاره، ممكن است متعاقدين مدت را بطور مشخص ذكر نمايند و مسلّم است كه با انقضاء اين مدت، عقد اجاره پايان مي‎‏پذيرد. اما گاهي متعاقدين مدت اجاره را ذكر نمي‎‏كنند و يا اين كه مقداري از منفعت را به شيوة ديگري، از جمله بيان مسافت تعيين مي‎‏كنند؛ كه در مورد اخير، نظامهاي حقوقي مختلف، براي پاسخگويي به آن راههاي متفاوتي ارائه نموده‎‏اند. به همين منظور، ما در اين تحقيق، با بررسي موضوع در حقوق ايران به حقوق مصر و فرانسه نيز مراجعه نموده‎‏ايم تا ببينيم كه در آن دو نظام حقوقي، قانونگذار با مسأله مورد نظر، چگونه برخورد كرده است.
    ‏بنابراين، مباحث را در دو قسمت بررسي نموده‎‏ايم: مبحث اول به انقضاء مدت اجاره و مبحث دوم به آثار انقضاء مدت اجاره اختصاص دارد. همچنين در ميان اين مباحث به موضوعاتي چون تمديد اجاره و تجديد اجاره نيز اشاره نموده‎‏ايم.
    ‏مبحث اول : انقضاء مدت اجاره
    ‏در عقد اجاره، مستأجر براي مدت زمان معيني، مالك منافع عينِ مستأجره‎‏ مي‎‏شود و با پايان‎‏يافتن عقد، مستأجر هيچ‎‏گونه حقي بر عينِ مستأجره ندارد. بطوركلي مي‎‏توان گفت كه با انقضاء مدت عقد، رابطة استيجاري ميان موجر و مستأجر پايان مي‎‏پذيرد. اما با وجود اين، قانونگذاران نظامهاي حقوقي مختلف، بنا به مصالح اقتصادي و اجتماعي، مقرراتي را وضع نموده‎‏اند كه در ديد اول با اصول اولية حقوق ناهمگون به نظر مي‎‏رسد. البته در اين نوشتار امكان بررسي قوانين خاص حقوق بيگانه به دلايل مختلف وجود ندارد. در اين راستا بهتر است ببينيم كه نظام حقوقي مصر در خصوص پايان‎‏پذيرفتن مدت عقد اجاره چه مقرراتي را وضع نموده است و سپس همين موضوع را در حقوق فرانسه بررسي نماييم، آنگاه به حقوق كشور خودمان بر مي‎‏گرديم و اين موضوع را هم از لحاظ قواعد عمومي و هم از لحاظ قوانين خاص بررسي مي‎‏نماييم.
    ‏1ـ حقوق مصر
    ‏متعاقدين عقد اجاره، معمولاً مدت عقد را به يكي از شكلهاي زير تعيين مي‎‏كنند:
    ‏1- مدتي را تعيين مي‎‏كنند كه با انقضاء اين مدت عقد اجاره، پايان مي‎‏پذيرد.
    ‏2- مدتي را تعيين مي‎‏كنند كه با انقضاء اين مدت، عقد اجاره پايان مي‎‏پذيرد؛ مشروط بر اين كه يكي از متعاقدين، قبل از انقضاء مدت و در موعد مقرر، به طرف ديگرِ عقد، پايان عقد را اعلام كرده باشد.
    ‏3- مدت معيني را براي عقد تعيين مي‎‏كنند كه همين مدت معين به موعدهاي محدودتري تقسيم مي‎‏شود و اگر يكي از از متعاقدين بخواهد به عقد اجاره پايان دهد، بايد قبل از انقضاء هركدام از موعد‎‏ها، به طرف ديگر عقد، پايان عقد را اعلام نمايد؛ در غير اين صورت با شروع موعد بعدي، امكان پايان
    ‎‏دادن به عقد اجاره تا پايان‎‏پذيرفتن آن وجود نخواهد داشت؛ مثلاً، عقد اجاره‎‏اي براي مدت 9سال منعقد مي‎‏شود كه اين مدت 9سال، به 9‏‌‏ قسمت يك‎‏ساله تقسيم مي‎‏شود و متعاقدين شرط مي‎‏كنند كه هركدام از آن دو حق خواهد داشت، قبل از انقضاء هركدام از موعدهاي يك‎‏ساله، به طرف ديگرِ عقد، پايان مدت عقد را اعلام نمايد؛ در غير اين صورت، با انقضاء موعد يك‎‏سال و عدم اعلام پايان عقد، عقد اجاره تا مدت يك‎‏سال ديگر لازم خواهد شد.[1]
    ‏اكنون هر كدام از مباحث فوق را جداگانه بررسي مي‎‏نماييم.
    ‏اول ـ تعيين مدتي كه با انقضاء آن عقد اجاره، پايان مي‎‏پذيرد.
    ‏عقد اجاره با انقضاء مدتي كه متعاقدين تعيين نموده‎‏اند، پايان مي‎‏يابد؛ ليكن اگر با انقضاء اين مدت، مستأجر همچنان در عين مستأجره باقي بماند و در صورتي كه موجر به اين امر راضي باشد عقد اجاره تجديدضمني مي‎‏شود. بنابراين، بحث راجع به پايان مدت عقد دو صورت پيدا مي‎‏كند:
    ‏الف ـ پايان عقد اجاره با انقضاء مدت:
    ‏مادة 598 قانون مدني مصر[2] مي‎‏گويد: ‏«‏عقد اجاره با انقضاء مدتي كه در عقد تعيين شده است پايان مي‎‏يابد؛ در اين صورت نيازي به اعلام پايان عقد و تقاضاي تخلية عين مستأجره توسط مستأجر نيست ‏«‏.
    ‏بنابراين، مي‎‏بينيم وقتي‏‌‏كه متعاقدين در تعيين مدت معيني براي عقد اجاره به توافق مي‎‏رسند، عقد مذكور با انقضاء مدت، پايان مي‎‏پذيرد؛ زيرا، آنان خواسته‎‏اند كه با انقضاء مدت، براي پايان‎‏دادن به رابطه استيجاري، احتياج به هيچ امر ديگر نباشد. بنابر اين، اگر مدت مذكور، منقضي شود و مستأجر بدون رضاي موجر در عين مستأجره باقي بماند، يد او اماني نبوده، بلكه از آن تاريخ، غاصب محسوب مي‎‏گردد و مي‎‏توان از محكمة صالح، خلع‎‏يد او را تقاضا نمود و مستأجر غاصب براي مدت
    ‎‏زماني كه بدون رضاي موجر در عين مستأجره باقي مانده است، ملزم به پرداخت اجرة‎‏المثل مي‎‏گردد.
    ‏ب ـ تجديدضمني عقد اجاره ‏«Tacite Reconduction»[‏3]
    ‏مادة 563 قانون مدني مصر مقرر مي‎‏دارد: ‏«‏اگر بعد از انقضاء مدت اجاره، مستأجر همچنان عين‎‏مستأجره را در اختيار گيرد و به انتقاع از آن ادامه دهد و موجر نيز به اين امر رضايت داشته باشد؛ عقد اجاره با همان شرايط موجود در قرارداد قبلي تجديد مي‎‏شود، كه مدت آن ‏«‏مدت متعارف‏»‏[4] است‏ ‏«‏.
    ‏از اين ماده برداشت مي‎‏شود كه اگر مدت اجاره محدود و مشخص باشد و اين مدت تمام شود؛ ولي آن مستأجر، همچنان در عين مستأجره باقي بماند و از آن استيفاء منفعت كند و موجر هم به اين عمل اعتراض نكند و از اوضاع و احوال چنين برآيد كه رضايت دارد، عقد اجارة جديدي به وجود مي‎‏آيد كه اساس آن ايجاب و قبول ضمني است. ايجاب مستأجر با بقاء او در عين مستأجره است و قبول موجر با عدم اعتراض او.[5]
    ‏تشخيص اين كه آيا واقعاً عقد اجاره‎‏تجديدشده است يا خير، با محكمه است و اين، قاضي است كه بايد تشخيص دهد كه با ايجاب و قبول ضمني، عقد اجاره‎‏تجديدشده است و يا اينكه موجر به بقاء مستأجر در عين مستأجره رضايت نداشته و عمل مستأجر غاصبانه است (كه در اين صورت هيچ رابطة قراردادي در بين نيست) يا اين كه مستأجر قصد تجديد اجاره نداشته و علت بقاء او در عين مستأجره مشكلاتي از قبيل مريضي، عسروحرج و ‏…‏ بوده است (كه در اين جا نمي‎‏توان بقاء مستأجره را ايجاب ضمني دانست و در اين صورت موجر نمي‎‏تواند مطابق شرايط قرارداد قبلي اجاره، از مستأجر مطالبة اجرةالمسمي نمايد، بلكه اجاره‎‏بهاي زمان بعد از مدت عقد اجاره، اجرة‎‏المثل است). بنابراين، تجديدضمني اجاره با موردي كه اجاره تجديد نمي‎‏شود، در دو حالت با هم متفاوت هستند:

     



    برچسب ها: تحقیق انقضای مدت اجاره انقضای مدت اجاره دانلود تحقیق انقضای مدت اجاره انقضای مدت اجاره تحقیق انقضای اجاره
  • سوالات خود را درباره این فایل پرسیده، یا نظرات خود را جهت درج و نمایش بیان کنید.

  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی ثبت شده است.

درباره ما

تمام حقوق اين سايت محفوظ است. کپي برداري پيگرد قانوني دارد.

دیجیتال مارکتینگ   ثبت آگهی رایگان   ظروف مسی زنجان   خرید ساعت هوشمند