تحقیق 35اخلاق اسلامي

تحقیق 35اخلاق اسلامي - ‏ ‏مقدمه: ‏ ‏علوم اسلامي را كه اكنون موضوع بحث است چند گونه مي توان تعريف كرد و بنا به هر تعريف ,موضوع فرق مي كند. ‏علو...

کد فایل:16161
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
نوع فایل:تحقیق

تعداد مشاهده: 4040 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 38

حجم فایل:35 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 8,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
    دسته بندی : وورد
    نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
    تعداد صفحه : 38 صفحه

     قسمتی از متن word (..doc) : 
     


    ‏مقدمه:
    ‏ ‏علوم اسلامي را كه اكنون موضوع بحث است چند گونه مي توان تعريف كرد و بنا به هر تعريف ,موضوع فرق مي كند.
    ‏علومي كه موضوع و مسائل آن علوم اصول يا فروع اسلام است و يا چيزهايي است كه اصول و فروع اسلام به استناد آنها اثبات مي شود , يهني قرآن و سنت , مانند علم قرائت , علم تفسير , علم حديث , علم كلام نقـلي , علم فقه , علم اخلاق نقلي.
    ‏علوم مذكور در فوق به علاوه علومي كه مقدمه آن علوم است , علوم مقدمه مانند:ادبيات عرب از صرف و نحو و لغت ومعاني و بيان و بديع و غيره مانند كلام عقلي , اخلاق عقلي , حكمت الهي , منطق , اصول فقه , رجال و درايه .
    ‏علومي كه به نحوي جزء و اجبات اسلامي است , يعني علومي كه تحصيل آن علوم و لو به نحو واجب كفايي بر مسلمين واجب است و مشمول حديث نبوي معروف مي گردد : ‏طلب العلم فرضيه علي كل مسلم ‏يعني دانش طلبي بر هر مسلماني واجب است .‏ ‏مي دانيم علومي كه موضوع و مسائل آنها اصول و يا فرئع اسلامي است و يا چيزهايي است كه به استناد آنها آن اصول و فروع اثبات ميشود , واجب است تحصيل و تحقيق شود , زيرا دانستن و شناختن اصئل دين اسلام براى هر مسلمانى واجب عينى است و شناختن فروع آن واجب كفايى است. شناختن قرآن و سنت هم واجب است زيرا بدون شناخت قرآن و سنت شناخت اصئل و فروع اسلام غير ميسر است و هم چنين علومى كه مقدمه تحصيل و تحقيق اين علوم است نيز از باب مقدمه واجب واجب است .
    ‏علومي كه در حوزه هاى فرهنگى اسلامى رشد و نما يافته است اعم از آنكه از نظر اسلام , آن علوم واجب و لازم بوده, يا نه و اعم از آنكه آن علوم از نظر اسلام ممنوع بوده است يا نه , ولي بهر حال در جامعه اسلامى و در ميان مسلمانان راه خود را طى كرده است , مانند نجوم احكامى ( نه نجوم رياضى ) و بعضى علوم ديگر

    ‏ ‏علم منطق
    ‏ ‏علم منطق :
    ‏يكى از علومى كه از جهان خارج وارد فرهنگ اسلامى شد و پذيرش عمومى يافت , و حتى به عنوان مقدمه اى بر علوم دينى جزء علوم دينى قرار گرفت , علم منطق است .
    ‏ علم منطق از متون يونانى ترجمه شد , واضح و مدون اين علم ‏ارسطاطاليس يونانى‏ است.اين علم در ميان مسلمين نفوذ و گسترش فوق العاده يافت , اضافاتى بر آن شد و به سر حد كمال رسيد . بزرگترين منطقهاى ارسطويى كه در ميان مسلمين تدوين شد منطق الشفاى بو على سينا است , منطق الشفا چندين برابر منطق خود ارسطو است.
    ‏ ‏ تعريف منطق :
    ‏ منطق است . يعنى قواعد و قوانين منطقى به منزله يك مقياس و معيار و آلت سنجش است كه هر گاه بخواهيم درباره برخى از موضوعات علمى يا فلسفى تفكر و استدلال كنيم بايد استدلال خود را اين مقياسعا و معيارها بسنجيم و ارزيابى كنيم كه بطور غلط نتيجه گيرى نكنيم , منطق براى يك عالم و فيلسوف كه از آن استفاده مى كند نظير شاقول يا طراز است كه بنا از وجود آنها براى ساختمان استفاده مى كند و مىسنجد كه آيا ديئارى كه بالا برده است عمودى است يا نه ؟ و يا آيا سطحي كه چيده است افقى است يا نه؟‏1‏-فلسفه اخلاق (حكمت عملي) نوشتة ژكس ‏–‏ ترجمه دكتر ابوالقاسم پور حسيني چاپ اول ‏–‏ انتشارات امير كبير .‏
    ‏ ‏فائده منطق :
    ‏ ‏از تهريفى كه براي منطق ذكر كرديم فايده منطق نيز روشن مى شود معلوم شئ فايده منطق ‏جلوگيرى ذهن است از خطاى در تفكر ؛‏ تفكر عبارت است از مربوط كردن چند معلوم به يكديگر براى بدست آوردن معلوم جديد و تبديل كردن يك مجهول به معلوم . در حقيقت تفكر عبارت است از سير و حركت ذهن از يك مطلوب مجهول به سوى يك سلسله مقدمات معلوم و سپس حركت از آن مقدمات معلوم به سوى آن مطلوب براى تبديل آن به معلوم.
    ‏ ذهن آنكاه كه فكر مىكند و مي خواهد از تركيب و مزدوج كردن معلومات خويش مجهولى را تبديل به معلوم كند , بايد به آن معلومات شكل نظم و صورت خاص بدهد . يعنى معلومات قبلى ذهن تنها در صئرتى مولد و منتج مىشوند كه شكل و صورت خاصى به آنها داده شود منطق قواعد و قوانين اين نظم و شكل را بيان مى كند .

    ‏ ‏خطاى ذهن :
    ‏ ‏ذهن آنگاه كه تفكر مى كند و امورى را براى امرى ديگر قرار ميدهد ممكن است صحيح عمل كند و ممكن است دچار خطا گردد. منشاء خطا يكى از دو امر ذيل ممكن است باشد :
    ‏آن مقدماتى كه آنها را پايه قرار داده و معلوم فرض كرده خطا و اشتباه باشد . يعنى مقدماتى كه مصالح استدلال ما را تشكيل مىدهد فاسد باشد.
    ‏نظم و شكل و صورتى كه به مقدمات داده شده غلط باشد يعنى هر چند مصالح استدلال ما صحيح و درست است ولى شكل استدلال ما غلط است.
    ‏ خطا سنجى منطق ارسطويى منحصراً مربوط به شكل و صورت استدلال , اما سنجش خطاى ماده استدلال از عهده منطق ارسطويى خارج است , لهذا منطق ارسطويى را منطق صورت مى نامند .
    ‏ ‏موضوع منطق :
    ‏ موضوع علم عبارت است از آن چيزى كه آن علم در اطراف آن بحث مىكند و هر يك از مسائل آن علم را در نظر بگيريم خواهيم ديد بيانى است از يكى از احوال و خواص و آثار آن . عبارتى كه منطقيين و فلاسفه در تعريف موضوع علم بكار برده اند اينست :‏ موضوع كل علم هو ما يبحث فيه عن عوارضه الذاتيه ‏يعنى موضوع هر علم آن چيزىاست كه آن علم درباره عوارض ذاتى آن بحث مىكند.
    ‏ در اينجا دو نظريه است :
    ‏علت اين امر اينست كه مسائل هر علمي بالاخره در اطراف يك حقيقت معينى بحث ميكند . مثلا علت هم خانواده بودن مسائل حساب اينست كه همه آنها در اطراف عدد و خواص و آثار اعداد است و علت هم خانوادگي و قرابت مسائل هندسى اينست كه همه آنها در اطراف مقدار مى باشند.
    ‏نظريه دوم اينست كه پيوند مسائل علوم با يكديگر ناشى از آثار و فوايدى است كه بر آنها مرتب ميشود. فرضا يك عده مسائل در اطراف يك موضوع معين نباشد , هر مسئله اي مربوط به موضوع جداگانه اي باشد اگر آن مسائل از لحاظ اثر و فايده و غرضىكه به دانستن آنها تعلق ميگيرد وحدت و اشتراك داشته باشند كافى است كه قرابت و هم خانوادگى ميان آنها برقرار گردد و ضمناا آنها را از مسائل ديگرى كه علم ديگر بشمار ميرود متمايز كند. ولى اين نظريه صحيح نيست اينكه يك عده مسائل از لحاظ اثر و فايده و غرضى كه به دانستن آنها تعلق ميگيرد وحدت و سنخيت پيدا مى كند ناشى از شباهت ذاتى لأن مسائل بيكديگر استو شباهت ذاتى آن مسائل بيكديگر ناشى از اينست كه همه أن مسائل از حالات و عوارض موضوع واحدي مي باشند.
    ‏ ‏كلي و جزيى :
    ‏ يكي ديگر از بحثهاي مقدماتى منطق بحث كلى و جزيى است .تصورات كلى و تصورات جزيى :
    ‏ تصورات جزيي يك سلسله صورتها است كه جز بر شخص واحد قابل انطباق نيست , در مورد مصداق اين تصورات كلماتى از قبيل " چندتا" كداميك " معنى ندارد.
    ‏ ادراك كلى , علامت رشد و تكامل انسان در ميان جانداران است . راز موفقيت انسان ‏–‏ بر خلاف حيوانات-
    ‏به درك قوانين جهان و استخدام آن قوانين و ايجاد صنايع و تشكيل فرهنگ و تمدن ، همه در ادراك كليات نهفته است .منطق كه ايزار صحيح فكر كردن است هم با سروكار دارد هم با كلى ، ولى بيشتر سرو كارش با كليات است .
    ‏ نسب اربعه :‏
    ‏از جمله مسا ئلي كه لازم است دانسته شود ، انواع رابطه و نسبتي است كه دو كلي با يكد يگر ممكن است داشته باشند . هر كلي را نظر با ينكه شامل افراد بسياري است ، اگر آن را با يك كلي ديگر كه آن نيز شامل يك سلسله افراد است مقاسيه كنيم يكي از چهار نسبت ذيل ‏را با يكديگر خواهند داشت:
    ‏تبا ين تساوي عموم و خصوص مطلق عموم و خصوص من وجه ‏
    ‏زيرا يا اينست كه هيچيك از اين دو كلي بر هيچيك از افراد آن كلي ديگر صدق نمي كند و قـلمرو هـر كدام ازاينهـا ازقـلمرو ديگري جدا است،در اين صورت نسبت ميان اين دو كلي نسبت تباين است و آن دو كلي را

     



    برچسب ها: تحقیق 35اخلاق اسلامي 35اخلاق اسلامي دانلود تحقیق 35اخلاق اسلامي 35اخلاق اسلامي تحقیق 35اخلاق اسلامي
  • سوالات خود را درباره این فایل پرسیده، یا نظرات خود را جهت درج و نمایش بیان کنید.

  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی ثبت شده است.

درباره ما

تمام حقوق اين سايت محفوظ است. کپي برداري پيگرد قانوني دارد.

دیجیتال مارکتینگ   ثبت آگهی رایگان   ظروف مسی زنجان   خرید ساعت هوشمند