لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تعریف فضا
فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده است. فضا می تواند چنان نارک و وسیع به نظر آید که احساس وجود بعد از بین برود و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد که به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد. فضای سه بعدی قابلیت جالب توجهی در بالا بردن کیفیت زندگی ما دارد. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت می بخشد.
از میان تعاریف مورد بحث طراحی شهری توافقی کلی وجود دارد بر اینکه موضوع طراحی شهری مربوط به فضاهای بین ساختمانها است. با یک دید دقیق تر می توان بیان داشت که موضوع طراحی شهری کار بر روی پیاده روها، خیابانها، منظرسازی، یا دیگر نواحی است که در میان ساختمانها قرار گرفته اند.
طراح بایستی به کیفیات معمارانه نمای ساختمانها و چگونگی ایجاد احساس فضای سه بعدی توجه کند. این مسئله موضوع را از معماری منظرسازی به طراحی شهری
انسان و فضای معماری
مفهوم فضای ساخته شده یا فضای کالبدی به معنای کلیه شکلهای کالبدی قابل لمسی که انسان ها به وجود می آورند و یا تغییر شکلهایی که در همین زمینه اعمال می کنند، یک مفصل بین فضای کالبدی – طبیعی و فضایب زیستی انسانها تعریف شود. این فضا نقطه شروع انسان برای شناخت محیط است.
فضا: عنصر اصلی معماری
معماری در همه اعصار با روشنایی فضا، چند زمانی فضا، خلوص فضا، سبکی و سنگینی فضا، تنوع فضا، چند ارزشی بودن فضا، غنای فضا و این قبیل مفاهیم درگیر بوده است.
در یونان و بطور کلی در عهد باستان دو نوع تعریف برای فضا مبتنی بر دو گرایش فکری قابل بررسی است:
3
1. تعریف افلاطونی که فضا را همانند یک هستی ثابت و از بین نرفتنی می بیند که هر چه بوجود آید، داخل این فضا جای دارد.
2. تعریف ارسطویی که فضا را به عنوان Topos یا مکان بیان میکند و آن را جزئی از فضای کلی تر می داند که با محدوده حجمی که آن را در خود جای داده است، تطابق دارد.
تعریف افلاطون موفقیت بیشتری از تعریف ارسطو در طول تاریخ پیدا کرد و در دوره رنسانس با تعاریف نیوتن تکمیل شد و به مفهوم فضای سه بعدی ومطلق و متشکل از رمان و کالبدهایی که آن را پر میکنند، درآمد.
مفهوم فضا در تئوری معماری 2
1- اولین مفهوم فضای معماری، توجه به فضای خارجی ساختمانها، ترکیب احجام ساختمان های مختلف با یکدیگر، جلوه گر ساختن قدرت احجام و تأثیر و تأثر آنها بر یکدیگر بوده است. معماری مصر و یونان که ظاهراً هر دو از حجم سرچشمه می گرفتند، نمود این مفهوم از فضا بودند. در معماری تندیس و از این تمدنها، فضاهای داخلی نقشی ثانوی داشته و به آنها چندان توجهی نمی شده است.
2- دومین مفهوم فضای معماری که در گنبد پانتئون رم در آغاز قرن دوم میلادی، به منصه ظهور رسید، توجه به فضای داخلی ساختمانهاست. در معماری رومی، معماری به فضاسازی تبدیل گردید و برای اولین بار برای کاربری های گوناگون، فضاهای متفاوت در نظر گرفته شد. بدین ترتیب در این معماری فضای داخلی پرداخته و فعال تر گردید و از این طریق نقش اول را در معماری بر عهده گرفت. از آن زمان تا کنون، مفهوم فضای معماری تقریباً از فضای خالی داخلی غیر قابل تمایز بوده است.
3- سومین مفهوم فضا که هنوز هم در مرحله تکامل است، شامل تأثیر و تأثر فضای داخلی و خارجی بر یکدیگر (ترکیب فضای داخلی و خارجی ساختمان ها) می باشد. این تصور فضایی با پیدایش انقلاب بصری- وقتی که پرسپکتیو از یک نقطه دید، اعتبارش را از دست داد – بوجود آمد که نتایج عمیق و اساسی برای معماری و شهرسازی داشت. در این دوره دوباره اهمیت حجم در شکل دادن به فضای خارج مورد توجه قرار گرفت. در حقیقت از یک طرف تصور فضایی نخستین دوباره زنده شد و از طرف دیگر توجه به فضای داخلی ساختمان ها که در مرحله دوم به منصه بروز رسیده بود، به قوت خود باقی ماند.
3
فضای مثبت
در میان فضاهای کاملی که انسان ساخته است، فضاهای میادین رنسانس ایتالیا همواره مطرح هستند. تجربه بی نظیری که این فضاها ارائه می دهند قرنها است که توریستهای مشتاق را از سراسر جهان بخود جلب نموده اند. ورود به هر یک از این میادین برای اولین بار احساسات خاصی را بر می انگیزد.
ساختمانهائی که میدان را شکل داده اند بنحوی ماهرانه فضائی را بوجود آورده اند که دارای ماهیتی مستقل از کل ساختمانهاست.
در طراحی فضاهای شهری باید به این نکته توجه کرد که مردم خیلی بیش از آنچه که تصور می کنیم اطراف خود را می بینند و در عین حال فکر می کنند که جزئیات بیشتری را می بینند، در حالیکه جزئیات مورد توجه آنها بسیار کمتر از حدی است که تصور می کنند.
نحوه دیدن و مکانیزم کار چشم، نقش مهمی در چگونگی تجربه مردم از محیط پیرامون آنها دارد. مردم در اغلب ساعتهای بیداری عمدتاً نسبت به چیزهائی که در مرکز دید آنها قرار گرفته است، آگاه هستند.
در صفحه افقی اکثر مردم بدون حرکت چشم قادر هستند کمی بیش از 180 درجه را ببینند، و در صفحه عمودی زاویه دید در حدود 130 درجه است و این در حالی است که ابروها زاویه دید بالا را 20 درجه از زاویه دید پائین محدودتر کرده اند.
طراحی بر اساس بینایی و دید
این نکته کاملاً روشن شده که کمتر کسی با خیره شدن به نقطه ای در مقابل خود راه می رود.
5
میدان دید 180 در 130 درجه ای انسان را قادر می کند که به سرعت تصویر ذهنی کلی از محیط برای خود ترسیم کند.
هنگامی که ساختمان یا مجموعه ساختمانهائی برای استفاده روزمره طراحی می شوند تا حدودی سادگی و وضوح شکل و فرم کلی برای تسهیل درک مجموعه بزرگتر لازم است و در عین حال وجود پیچیدگی و جزئیات برای تجدید علاقه استفاده کننده معمول فضا لازم است. در سالهای اخیر جهت کلی جریان بر خلاف اصول بوده، بطوریکه فضاهای عمومی با ترکیب کلی پیچیده و نامنظمی شکل گرفته اند و در عین حال فاقد جزئیات جالب بصری برای بیننده دائمی فضا می باشند.
فضای خیابان
به خلاف اتاق، میدان فاقد سقف برای مشخص کردن ارتفاع در میان دیواره های آن است و همچنین به خلاف پلازا، خیابان تنها دارای دو بدنه برای تعریف فضا می باشد. اگر ارتفاع بدنه ها به نسبت عرض خیابان کم باشد، دید بیرون به اندازه کافی بسته نمی شود و یک فضای هماهنگ و پیوسته بوجود نمی آید. بنابراین میدان دید انسان بر درک فضا و مقیاس خیابان تأثیر می گذارد.
نسبت ارتفاع به عرض
در خیابان با نسبت بدنه به عرض 1 به 4، مقدار آسمانی که در میدان دید عادی قرار گیرد به نسبت بدنه خیابان سه برابر می باشد. احساس ضعف فضا در خیابانهائی با این نسبتها مانند اتاقهای بسیار کوتاه و وسیع در هتلهای مدرن امروز می باشد.
تعریف مناسب فضا هر چند در یک مقطع 1 به 4 ناممکن نیست اما بیش از حد مشکل می باشد.
زمانی که این نسبت 1 به 2 کاهش می یابد مقدار فضای آسمانی که به چشم می آید تقریباً برابر میزان دیدی است که از بدنه خیابان داریم اما دید آسمان از اهمیت کمتری برخوردار است زیرا در قسمتی از میدان دید واقع شده که دارای قدرت دریافت کمتری است. نسبت 1 به 2، محصوریت فضایی کافی برای خلق یک فضای کاملاً سه بعدی را بوجود می آورد.
برچسب ها:
فضا در معماری 31 ص فضا در معماری 31 ص دانلود فضا در معماری 31 ص فضا معماری معماری