لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ََآيه 1 - 9
آيه و ترجمه
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا الشمْس كُوِّرَت (1) وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَت (2) وَ إِذَا الجِْبَالُ سيرَت (3) وَ إِذَا الْعِشارُ عُطلَت (4) وَ إِذَا الْوُحُوش حُشِرَت (5) وَ إِذَا الْبِحَارُ سجِّرَت (6) وَ إِذَا النُّفُوس زُوِّجَت (7) وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سئلَت (8) بِأَى ذَنبٍ قُتِلَت (9)
تفسير نمونه جلد 26 صفحه 170
ترجمه :
بنام خداوند بخشنده بخشايشگر
1 - در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود.
2 - و در آن هنگام كه ستارگان بى فروغ شوند.
3 - و در آن هنگام كه كوهها بحركت در آيند.
4 - و در آن هنگام كه باارزشترين اموال به دست فراموشى سپرده شود.
5 - و در آن هنگام كه وحوش جمع شوند.
6 - و در آن هنگام كه درياها بر افروخته شوند.
7 - و در آن هنگام كه هر كس با همسان خود قرين گردد.
8 - و در آن هنگام كه از دختران زنده به گور شده سؤ ال شود،
9 - كه به كدامين گناه كشته شدند؟!
تفسير :
آن روز كه طومار كائنات پيچيده شود
در آغاز اين سوره چنانكه گفتيم به اشارات كوتاه و هيجان انگيز و تكان دهنده اى از حوادث هولناك پايان اين جهان ، و آغاز رستاخيز بر خورد مى كنيم كه انسان را در عوالم عجيبى سير مى دهد، و مجموعا هشت نشانه از اين نشانه ها را بازگو مى كند.
نخست مى فرمايد: ((در آن هنگام كه طومار خورشيد درهم پيچيده شود)) (اذا الشمس كورت ).
((كورت )) از ماده ((تكوير)) در اصل به معنى پيچيدن و جمع و جور كردن چيزى است (همچون پيچيدن عمامه بر سر) اين مطلبى است كه از كتب مختلف لغت و تفسير استفاده مى شود، و گاه آن را به ((افكندن )) يا ((تاريك شدن ))
تفسير نمونه جلد 26 صفحه 171
چيزى گفته شده ، و به نظر مى رسد كه اين دو معنى نيز باز گشت به همان ريشه اول مى كند.
به هر حال منظور در اينجا پيچيده شدن نور خورشيد، و تاريك شدن و جمع شدن حجم آن است .
مى دانيم خورشيد در حال حاضر كره اى است فوق العاده داغ و سوزان به اندازه اى كه تمام مواد آن به صورت گاز فشرده اى در آمده و در گرداگردش شعله هاى سوزانى زبانه مى كشد كه صدها هزار كيلومتر ارتفاع آنها است ! و اگر كره زمين در وسط يكى از اين شعله هاى عظيم گرفتار شود در دم خاكستر و تبديل به مشتى گاز مى شود!
ولى در پايان اين جهان و در آستانه قيامت اين حرارت فرو مى نشيند، و آن شعله ها جمع مى شود، روشنايى آن به خاموشى مى گرايد، و از حجم آن كاسته مى شود، و اين است معنى ((تكوير))
و لذا در لسان العرب آمده است ((كورت الشمس : جمع ضوءها و لف كما تلف العمامة : معنى تكوير خورشيد اين است كه نور آن جمع و پيچيده مى شود، همانگونه كه عمامه را مى پيچند)).
اين حقيقتى است كه در علم و دانش امروز نيز منعكس است و ثابت خورشيد تدريجا رو به تاريكى و خاموشى مى رود.
سپس مى افزايد: ((و در آن هنگام كه ستارگان بى فروغ گشته و افول كنند)) (و اذا النجوم انكدرت ).
((انكدرت )) از ماده ((انكدار)) به معنى ((سقوط كردن و پراكنده شدن )) است ، و از ريشه ((كدورت )) به معنى ((تيرگى و تاريكى )) است ، و جمع ميان هر دو معنى در آيه مورد بحث امكان پذير است ، چرا كه در آستانه قيامت ستارگان
تفسير نمونه جلد 26 صفحه 172
هم فروغ و روشنايى خود را از دست مى دهند و هم پراكنده مى شوند و سقوط مى كنند و نظام جهان بالا درهم مى ريزد، همانگونه كه در آيه 2 سوره انفطار آمده و اذا الكواكب انتثرت هنگامى كه ستارگان فرو ريزند و پراكنده شوند و همانگونه كه در آيه 8 سوره مرسلات آمده : و اذا النجوم طمست : ((و هنگامى كه ستارگان محو و تاريك شوند))
.
در سومين نشانه رستاخيز مى فرمايد: ((و در آن هنگام كه كوهها به حركت در آيند)) (و اذا الجبال سيرت ).
همانگونه كه قبلا نيز اشاره كرده ايم از آيات مختلف قرآن استفاده مى شود كه در آستانه قيامت كوهها مراحل مختلفى را طى مى كنند نخست به حركت در مى آيند، و در آخرين مرحله به غبار پراكنده اى تبديل مى شوند (شرح بيشتر در اين باره را در همين جلد در تفسير آيه 20 سوره نبا مطالعه فرماييد).
سپس مى افزايد: ((و در آن هنگام كه باارزشترين اموال به دست فراموشى سپرده شود)) (و اذا العشار عطلت )
((عشار)) جمع ((عشراء)) در اصل به معنى شتر ماده باردارى است كه ده ماه بر حمل او گذشته ، و در آستانه آوردن بچه است يعنى چيزى نمى گذرد كه شتر ديگرى از او متولد مى شود، و شير فراوان در پستان او ظاهر مى گردد.
در آن روز كه اين آيات نازل گشت چنين شترى باارزشترين اموال عرب محسوب مى شد.
((عطلت )) از ماده تعطيل به معنى رها كردن بدون سرپرست و
تفسير نمونه جلد 26 صفحه 173
چوپان است .
منظور اين است شدت هول و وحشت آن روز به قدرى است كه هر انسانى نفيسترين اموال خويش را فراموش مى كند.
مرحوم ((طبرسى )) در ((مجمع البيان )) نقل مى كند كه بعضى ((عشار)) را به معنى ((ابرها)) گرفته اند، و ((عطلت )) به معنى تعطيل شدن باران آنها است ، يعنى در آن روز ابرها در آسمان ظاهر مى شود اما نمى بارد (ممكن است اين ابرها ناشى از گازهاى مختلف يا ابرهاى اتمى و يا توده هاى گرد و غبار حاصل از متلاشى شدن كوهها در آستانه قيامت باشد كه ابرهايى است بدون باران ).
ولى ((طبرسى )) مى افزايد: ((بعضى گفته اند تفسير ((عشار)) به ((ابرها)) چيزى است كه در لغت عرب شناخته نشده )).
اما با توجه به مطلبى كه ((طريحى )) در ((مجمع البحرين )) آورده كه ((عشار)) در اصل به معنى شتران باردار است ، و سپس به هر باردارى گفته شده ممكن است اطلاق آن بر ((ابرها))
نيز به خاطر آن باشد كه آنها نيز غالبا باردارند، هر چند ابرهايى كه در آستانه قيامت در صفحه آسمان ظاهر مى شود باردار نيست (دقت كنيد).
بعضى نيز ((عشار)) را به معنى خانه ها يا زمينهاى زراعتى تفسير كرده اند كه در آستانه قيامت تعطيل مى گردد و از ساكنان و زراعت خالى مى شود.
ولى تفسير اول از همه معروفتر است .
در آيه بعد مى افزايد: ((و در آن هنگام كه حيوانات وحشى جمع مى شوند)) (و اذا الوحوش حشرت ).
همان حيواناتى كه در حال عادى از هم دور بودند، و از يكديگر مى ترسيدند
تفسير نمونه جلد 26 صفحه 174
و فرار مى كردند، ولى شدت وحشت حوادث هولناك آستانه قيامت آنچنان است كه اينها را گرد هم جمع مى كند، و همه چيز را فراموش مى كند، گويى مى خواهند با اين اجتماعشان از شدت ترس و وحشت خود بكاهند.
و به تعبير ديگر: وقتى آن صحنه هاى هولناك خصائص ويژه حيوانات وحشى را از آنها مى گيرد با انسانها چه مى كند؟!
ولى بسيارى از مفسران معتقدند كه آيه فوق اشاره به ((حشر حيوانات وحشى )) در دادگاه قيامت است كه آنها نيز در عالم خود و در حدود آگاهى خويش مسؤ وليتهايى دارند، و اگر ظلم و ستمى به يكديگر كرده باشند در آنجا از آنها قصاص مى شود، و اين آيه را شبيه آيه 38 سوره انعام مى دانند كه مى گويد: و ما من دابة فى الارض و لا طائر يطير بجناحيه الا امم امثالكم ما فرطنا فى الكتاب من شى ء ثم الى ربهم يحشرون : ((هيچ جنبنده اى در زمين و هيچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند وجود ندارد مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند، ما چيزى را در اين كتاب فروگذار نكرديم ، سپس همگى به سوى پروردگارشان جمع و محشور مى شوند)).
در زمينه حشر و حساب حيوانات بحث مشروحى در ذيل همان آيه در سوره انعام (جلد 5 صفحه 224 تا 227 داشتيم ) ولى آنچه در اينجا مى توان گفت اين است كه با توجه به اينكه آيات مورد بحث از نشانه هاى هولناك پايان دنيا و آغاز آخرت بحث مى كند تفسير اول مناسبتر است .
سپس مى افزايد: ((و در آن هنگام كه درياها بر افروخته شود!)) (و اذا البحار سجرت ).
((سجرت )) از ماده ((تسجير)) در اصل به معنى بر افروختن و به هيجان آوردن آتش است .
تفسير نمونه جلد 26 صفحه 175
برچسب ها:
تحقیق تفسير سوره تكوير ( ورد) تفسير سوره تكوير دانلود تحقیق تفسير سوره تكوير ( ورد) تفسير سوره تكوير تحقیق تفسير سوره تكوير ورد)