تحقیق تاريخ هنر ايران

تحقیق تاريخ هنر ايران - ‏تاريخ هنر ايران ‏هدف تاريخ هنر عبارت است از شناخت و ارزيابى هنر از هر ‏زمان و مکانى که آمده باشد. هنر و تاريخ تنها در ع...

کد فایل:12248
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
نوع فایل:تحقیق

تعداد مشاهده: 3609 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 9

حجم فایل:25 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 10,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
    دسته بندی : وورد
    نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
    تعداد صفحه : 9 صفحه

     قسمتی از متن word (..doc) : 
     

    ‏تاريخ هنر ايران
    ‏هدف تاريخ هنر عبارت است از شناخت و ارزيابى هنر از هر ‏زمان و مکانى که آمده باشد. هنر و تاريخ تنها در عرصهٔ فرهنگ اين‌چنين در کنار هم ‏قرار مى‌گيرند. هر اثر هنرى رويدادى است پايدار؛ اين اثر متعلق به هر دوره‌اى که ‏باشد، تا مدت‌هاى مديد پس از روزگار خويش باقى مى‌ماند و به حياتش ادامه مى‌دهد. ‏اثر هنرى همزمان يک شى‌ء و يک رويداد تاريخى به شمار مى‌آيد.
    ‏قدمت تمدن و فرهنگ ‏در خطّهٔ فلات ايران به چند هزار سال قبل از ورود آريائى‌ها باز مى‌گردد. اقوام ‏آريايي، احتمالاً از اوايل هزارهٔ اول ق.م در فلات ايران ساکن شده و نام خود را بر ‏آن نهادند. واژه ايران مشتق از صورت قديمى آريانا، يعنى سرزمين آريايى‌هاست. ‏بنابراين تاريخ هنر ايران، آثار متنوعى را از دوران‌هاى ماقبل تاريخ تا سده‌هاى ‏اخير در محدودهٔ اين سرزمين وسيع در بر مى‌گيرد. هنر ايرانى داراى ويژگى‌هاى ‏ماندگارى است که آن‌را از ساير هنرهاى جهان متمايز و مشخص مى‌سازد.
    ‏تمدن سیلک ‏چشمه علی و تپه حصار
    ‏دوره مفرغ
    ‏عصر آهن
    ‏تمدن زیویه و حسنلو
    ‏هنر ‏اَملَش و مارلیک
    ‏بررسى و تشخيص عميق‌ترين ريشه‌هاى هنر ايرانى براساس يافته‌هاى ‏باستان‌شناسان به‌طور کامل امکان‌پذير نيست.
    ‏ساکنين فلات ايران از عصر ‏پالئوليتيک (پارينه‌سنگي) تا عصر نئوليتيک (نوسنگي) در کوهستان‌هاى محيط بر اين ‏فلات زندگى مى‌کردند و آثارى از فرهنگ بروى خود به جا گذاشتند. بعدها که دره‌ها ‏شروع به خشک شدن نمودند، آنها به غارها مهاجرت کردند. طى حفرياتى که در ناحيهٔ ‏کرمانشاه انجام شد و کاوش‌هاى غار بيستون، ابزارهايى همراه بقاياى استخوان‌هاى ‏انسان در لايه‌‌هاى غار کشف شد. در خلال دوران غارنشيني، انسان بيستون در ساخت ‏ابزار و آلات دقيق‌تر شد. اين وسايل با آن‌چه در سوريه و شمال عراق ساخته مى‌شد ‏قابل مقايسه است.
    ‏تصاوير منقوش بر صخره در غارهاى لرستان از قديم‌ترين آثار ‏مکشوفه در فلات ايران به‌شمار مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏⠠‏??‌آيد؛ موضوع اين تصاوير جانوران ‏به‌همراه آدميان است که با رنگ‌هاى زرد، سياه و قرمز کار شده است. قدمت اين آثار را ‏حدود پانزده هزار سال ق.م تخمين زده‌اند که تقريباً مقارن با تصاوير غار لاسکو در ‏فرانسه مى‌باشد.
    ‏تالار گاوها،ديوار سمت چپ غار ‏لاسکو15000-10000ق‌م.دوردوني، فرانسه
    ‏صاحبان اين آثار از طريق شکار دسته‌جمعي، ‏صيد ماهى و جمع‌‌آورى ريشه و برگ گياهان غذاى خود را به‌دست مى‌‌آوردند.
    ‏موضوعات مورد علاقهٔ هنرمند پيش از تاريخ عموماً نقوش حيوانات محل زندگيش بوده ‏است که علاوه بر جنبهٔ تزئيني، بيانى براى بيم‌ها، اميدها و علائمى براى استعانت از ‏قواى طبيعت درم مبارزهٔ دائمى حيات به‌شمار مى‌‌آيد.
    ‏از دورهٔ پارينه‌سنگى نجد ‏در ايران، در کاوش غارى در تنگ پَبده (کوه‌هاى بختيارى شمال شرقى شوشتر) ابزارها و ‏سلاح‌هايى از سنگ ناصاف (چکش سنگي، پيکان و تيغه تبرسنگي) به‌‌دست آمده است.
    ‏دورهٔ نوسنگى در ايران از ميانهٔ هزارهٔ هفتم ق.م آغاز مى‌شود و آثار برجاى ‏مانده از آن عمدتاً ابزارهايى از سنگ صيقل خورده‌اند.
    ‏کشاورزى و اهلى کردن ‏حيوانات احتمالاً از حدود هزارهٔ ششم ق.م در ايران آغاز شده است. دربارهٔ اين دوران ‏کهن، يافته‌‌ها و مدارک موجود، ناکافى به‌نظر مى‌رسد.
    ‏اين عکس جزئى از ‏تصوير فوق است. طول گاو تقريبا 345 سانتى متر
    ‏هزارهٔ پنجم تا سوم ق.م در ايران ‏دورهٔ ”مس و سنگ“ شناخته شده است و فلز مس در ساختن اشياء بکار مى‌رفت. گرچه
    ‏ابزارهاى سنگى هنوز کاربرد داشتند. سفالگرى منقوش و مُهرهاى کنده‌کارى شده با ‏علامات و اشکال هندسى در اين دوره رواج يافت. به يقين نمى‌توان گفت که فلات ايران ‏زادگاه سفال منقوش باشد؛ اما اين فرضيه دور از واقعيت نيز به نظر نمى‌رسد.
    ‏در ‏سده‌هاى نخستين هزارهٔ چهارم ق.م تزئينات واقع‌گرايانه جايگزين اشکال ساده و نامنظم ‏برروى سفالينه‌ها شدند. انسان با کمک ابزارهاى بهتر جام‌هايى به رنگ سرخ توليد کرد ‏و تصاويرى از حيوانات را با خطوط سياه‌رنگ بر آن نقش نمود. به‌طورکلى در هزارهٔ ‏چهارم قبل از ميلاد شکل ظروف پيچيده‌تر شدند. با کمک چرخ، سفالينه‌ها بهتر و ‏ظريف‌تر ساخته شدند و ظروف سفالين به دليل ساخته شدن کوره‌ها رنگ‌هاى متنوعى به خود ‏گرفتند. گرايش به ساده‌گرايي، برجسته نمايى يکى از ويژگى‌ها و ترکيب‌گرايى بيشتر ‏شد.
    ‏در اواخر هزارهٔ چهارم ق.م قومى به نام عيلاميان، تمدن عيلام را در جنوب ‏غربى ايران، شامل خوزستان و قسمتى از فارس کنونى و نيز بخش جنوبى زمين‌هاى پَست ‏دجله و فرات بنياد نهادند که پايتخت‌شان شهر شوش بود. سفالينه‌هاى نخودى رنگ مکشوف ‏در کاوش‌هاى شوش که به زيبايى و ظرافت مشهورند، نمايانگر صنعت پيشرفتهٔ سفالگرى آن ‏سامان‌اند. عيلاميان ابتدا خط تصويرى و سپس نوعى خط ميخى به کار مى‌بردند و همواره ‏با سومرى‌ها و بابلى‌هاى ارتباط داشتند. به‌نظر مى‌رسد که تمدن عيلامى از نظر زبان ‏و ديگر جنبه‌هاى فرهنگ ويژگى‌هاى مستقل داشته است. زيگورات چغازنبيل واقع در نزديکى ‏شوش به معابد برج مانند بين‌النهرين شبيه است. حجارى نقوش برجسته، فلزکارى و آجرهاى ‏لعابدار منقوش در عيلام رايج بود. همچنين عيلاميان در زمينهٔ بافندگى و قلابدوزى ‏پيشرفته بودند.
    ‏از همان ميانهٔ هزارهٔ پنجم ق.م در بخش‌هاى مرکزى و شمال شرقى ‏ايران، تمدن‌هايى چون تپه سيلک [کاشان] و تپه حصار [دامغان] شکل گرفتند.
    ‏هنر هخامنشي
    ‏صنایع دستی
    ‏حجاری و پیکر تراشی
    ‏معماری
    ‏با ‏انقراض دولت عيلام توسط آشور بانيپال فرمانرواى قهّار آشور در سال ‏۶۴۵‏ ق.م زمينه ‏براى به قدرت رسيدن اقوام آريايى ماد و پارس فراهم شد.
    ‏پارس‌ها با استقرار در ‏خوزستان، شوش را به‌عنوان پايتخت خويش قرار دادند و مادها در اطراف همدان ساکن ‏شدند.
    ‏در ‏۵۵۹‏ ق.م کوروش پادشاه ماد را مغلوب کرد و امپراطورى خود را از آسياى ‏صغير تا خليج‌فارس بسط داد و دو کشور آشور و بابل را ضميمهٔ ايران کرد و سپس به ‏آباد کردن مملکت و ساختن بناهاى عظيم پرداخت.
    ‏عالى‌ترين بناى اين عصر در شهر ‏پاسارگاد که پايتخت ايران بود تأسيس شد. بقاياى کاخ کوروش در پاسارگاد نمايانگر ‏معمارى باشکوه و تزئينات متأثر از هنر اورارتو و آشور و بابل است. به اين طريق او ‏کشورش را وارث اين سه تمدن معرفى نمود. او براى ساختن کاخ‌ها و بناهاى پايتخت خود، ‏صنعتگرانى از مليت‌هاى مختلف را به‌کار گمارد.
    ‏داريوش و خشايارشا کاخ‌هاى ‏تخت‌جمشيد را باشکوه هرچه تمام‌تر به‌وجود آوردند. در شوش و ساير مکان‌ها نيز شيوهٔ ‏معمارى هخامنشى بچشم مى‌خورد.
    ‏عقايد پارسيان مشتق از تعاليم زرتشت و مبتنى بر ‏خوبى و بدى بود. آيين پرستش اهورامزدا (روشنايي) در آتشگاه‌هاى سرگشاده اجرا مى‌شد؛ ‏به همين دليل از پارسيان باستان معمارى دينى کمتر باقى‌ مانده است؛ ليکن کاخ‌هاى ‏هخامنشى که محل اجراى آيين‌هاى بزرگ از جمله مراسم جشن نوروز بود، باشکوه تمام باقى ‏ماند.
    ‏شاهنشاهى ايران در دوران فرمانروايى داريوش اول و خشايارشا (‏۵۲۱-۴۶۵) ‏از ‏مجموع دو امپراطورى مصر و آشور وسعت بيشترى داشت. اين امپراطورى عظيم تا دويست سال ‏با قدرت و وسعت دوام آورد.
    ‏صنایع دستی
    ‏هنرمندان هخامنشى در ‏مقياس‌هاى بسيار کوچک نيز استادى و مهارت خود را نشان داده‌اند. آنها در کار فلز ‏يعنى طلاسازي، نقره‌کارى و ... مهارت کافى داشته‌اند. يکى از بهترين نمونه‌هاى اين ‏هنرها، يک جفت دسته‌ٔ جام مشروب‌خورى است که به شکل بز کوهى بالدار ساخته شده است. (‏يکى از اين‌ها در موزهٔ لوور ديگرى در موزهٔ دولتى برلن است.) اين نمونه از نقره ‏با مرصع طلا ساخته شده؛ فرم بدن اين جانور و انحناى ملايم بال‌ها، آرامشى را در ‏حرکت به بيننده القاء مى‌کند. منبع اصلى الهام اين بز بالدار را بايد در مفرغ‌هاى ‏لرستان جستجو کرد.
    ‏در زمان فلزکاري، ضرب سکه نيز در اين دوران و در ‏زمان داريوش براى اولين بار اتفاق افتاد.
    ‏يکى از اشياء معروف اين دوره ”گنج ‏جيحون“ است که در موزهٔ بريتانيا قرار دارد. از زيباترين قطعات تزئيني، کاسهٔ طلايى ‏خشايارشا و کاسهٔ طلايى ديگرى به نام داريوش (داريوش دوم) مى‌باشد؛ که اولى تزئينات ‏کاملى اما دومى بسيار ساده و بى‌آلايش است.
    ‏ساير اشياء نفيس مانند مجسمهٔ شاه و ‏يکى از مؤبدان و اَرابه‌ و سواران از طلا و دو شمشير طلايى خالص را نيز مى‌توان بر ‏شمرد. همچنين دو جام شراب نقره که يکى در موزه بريتانيا و ديگرى در موزهٔ ارميتاژ ‏لنينگراد است. نمونه‌هايى نيز از دستبند و گوشواره‌ها طلا از اين دوره موجود ‏مى‌باشد.
    ‏در مجموع هنر هخامنشى نشانهٔ شکيبايى و ذوق سليم هنرمندان و صنعتگران ‏اين دوره مى‌باشد.
    ‏آنچه مسلم است تحولات هنرى در عهد هخامنشى در نيمهٔ قرن پنجم ‏ق.م به نهايت درجهٔ کمال رسيد. متأسفانه بعد از سلطنت اردشير دوم اين هنر عالى رو ‏به انحطاط نهاد.
    ‏حجاري و پيكر تراشي
    ‏بیستون
    ‏تخت جمشید
    ‏بيستون
    ‏نقش برجستهٔ ‏بيستون شامل پيکرهٔ داريوش بزرگ و دوازده تن ديگر است که در يک رديف بر روى ديوارهٔ ‏بلندى ساخته شده است. نقش شاه از همه بزرگ‌‌تر است و در برابر او نُه اسير با ‏دست‌هاى بسته و گردن‌هاى در ريسمان ايستاده‌اند که لباس‌هاى متفاوتى دارند که ‏نشانهٔ مليت‌هاى مختلف آنها مى‌باشد؛ گزارش داريوش نيز مؤيد اين مطلب است. اين ‏گزارش به سه زبان فرس قديم، عيلامى و بابلى نگاشته شده است و در بالاى سراسيران ‏علامت اهورامزدا نقش شده؛ در مجموع نقش برجستهٔ بيستون ساده و خشک است. نقش داريوش ‏احتمالاً شبيه به خودش بوده و قد او نيز در اندازهٔ طبيعى ساخته شده است. عالى‌ترين ‏کتيبهٔ هخامنشى نيز در بيستون قرار دارد که در آن داريوش وقايع اوايل سلطنتش را شرح ‏مى‌دهد.
    ‏تخت‌جمشيد
    ‏جالب‌ترين نقش برجسته‌هاى مجموعهٔ تخت‌جمشيد بر ‏بدنهٔ پلکان دو سرى است که به تالار بارعام مى‌پيوندد و راه رسيدن به آپادانا محسوب ‏مى‌شود. اين پلکان عريض و آراسته، با نقش برجسته‌هايى از سپاهيان با وقار در حال ‏گام برداشتن تزئين يافته است. حالت تشريفاتى و تکرار سوزون اين نقوش، نقش برجسته را ‏در خدمت معمارى قرار مى‌دهد که از خصوصيات پيکرتراشى ايران در اين دوران است.
    ‏نقش برجسته‌هاى کاخ تخت‌جمشيد معمولاً صحنه‌ها را در محل وقوع آن مجسم
    ‏ساخته‌اند، مانند صف‌‌آرايى سپاهيان کاخ$ پاسدارى نگهبانان؛ باريافتن نمايندگان ‏ملت‌هاى - خراجگزار با هدايا و خراج‌ها؛ حمل ظروف توسط خدمتکاران؛ ورود شاه و خروج ‏شاه از اتاق‌ها؛ حضور يافتن درباريان به پيشگاه شاه. گفته مى‌‌شود اين نقش ‏برجسته‌ها نمايش کوچکى است از جشن‌هايى که در آغاز سال نو در محل کاخ تخت‌جمشيد ‏برگزار مى‌شده است.
    ‏در نقش برجستهٔ قصر آپادانا، تعدادى گونه‌هاى حيوانات که در ‏آنها تلاش در بازنمايى نسبى طبيعت شده، به چشم مى‌خورد. اين حيوانات در سنگ حک شده ‏يا با مفرغ ساخته شده‌اند و نقش محافظ و نگهبان را برعهده داشته‌اند.
    ‏تنوع زبان ‏در امپراطورى هخامنشى موجب تنوع کتيبه‌‌ها شده است. اين کتيبه‌ها برخى بر لوحه‌هاى ‏گلى و يا بر استوانه‌‌ها حکاکى شده‌اند. از تصاوير مکرر بر روى استوانه‌ها تصوير ‏شاه با رداى بلند و تاج کنگره‌دار است. اين تصويرها (تصوير شاه) مظهر و نشانهٔ دولت ‏هخامنشى بوده است.
    ‏وجود تکه‌هاى رنگى در بخشى از اين نقش برجسته‌ها حکايت از آن ‏دارد که بخش‌هايى از آن‌ها رنگى بوده‌اند.
    ‏معماري- پاسارگاد
    ‏بعد از غلبهٔ کوروش بر پادشاه ماد در سال ‏۵۰۵‏ ق.م وى ‏اقدام به ساختن بناهاى عظيم نمود. عالى‌ترين نمونه اين دوران در شهر پاسارگاد تأسيس ‏شد.
    ‏پاسارگاد شامل کاخ‌ها، معبد و مقبره شاهنشاه است. بخشى که کاخ‌ها در آن ‏قرار دارد و با ديوارى احاطه شده، شامل ورودى عظيم و درگاه بزرگى که توسط گاوهاى ‏بالدار و بزرگ محافظت مى‌شده است.
    ‏در شمال غرب اين کاخ عظيم، تالار پذيرايى ‏واقع است که در بخش مرکزى آن دو رديف ستون به ارتفاع ‏۱۳‏ متر موجود مى‌باشد. ‏سرستون‌ها معمولاً به شکل سر گاو نر، شير شاخدار و سر اسب بوده است.
    ‏بناى ديگر ‏تالارى است به طول ‏۲۴‏ متر و عرض ‏۲۲‏ متر؛ که سى ستون در شش رديف در آن موجود ‏مى‌باشد. سرستون‌ها از گچ ساخته شده و با رنگ‌هاى قرمز سير، فيروزه‌اي، آبى آسماني، ‏سبز، زرد و قهوه‌اى روشن رنگ شده است. بى‌گمان اين رنگ‌ها متناسب با رنگ پرده‌ها ‏انتخاب شده و با رنگ سياه و سفيد ستون‌ها و کف، هماهنگى خاصى به‌وجود مى‌آورده است.
    ‏پاسارگاد در زمان داريوش و تغيير پايتخت به شکل يک مرکز مذهبى باقى ماند و به ‏عنوان محل تاجگذارى شاهان مورد استفاده قرار گرفت.
    ‏بى‌گمان شاهکارها و بدايع ‏معمارى تخت‌جمشيد، متأثر از بناهاى پاسارگاد، خلق شده است.
    ‏پازارگاد، فارس، ‏مقبره کوروش، سده 6 ق.م
    ‏داريوش دستور داد روى تپهٔ مجاور کاخ آپادانا، تالار ‏بارعام ساخته شود. اين تالار به سه رديف ستون ‏۱۲‏ تايى مزين است که طول هر يک حدود ‏۲۰ ‏متر مى‌باشد. سرستون‌ها بيشتر به‌شکل نيم‌تنه دو گاو نر ساخته شده که پشت به‌ ‏پشت هم داده‌اند. در ساختمان اين شهر از کارگران مصري، بابلي، مادى و ... استفاده ‏شده است. آپادانا نيز مانند تالار بارعام تحت حمايت شيران بالدار، شيردال‌ها، ‏سرشيران شاخدار و ... قرار داشته که همه با آجر لعابدار ساخته شده‌اند. شوش در آن ‏زمان بزرگ‌ترين پايتخت جهان و درخورِ عظمت و جاهِ سلطنت هخامنشى بوده است. ‏امپراطورى وسيع داريوش احتمالاً در سلا ‏۵۲۱‏ ق.م شوش را پايتخت خويش قرار داد.
    ‏معماري- تخت جمشيد
    ‏مجموعهٔ تخت‌جمشيد که در فلات مرتفع شرق درهٔ ‏بين‌‌النهرين قرار داشته، در فاصلهٔ سال‌هاى ‏۴۶۰‏ و ‏۵۲۰‏ ق.م توسط داريوش و خشايارشا ‏ساخته شد. داريوش بدون آن‌که پاساردگاد را رها کند، تخت‌جمشيد را پايتخت جديد خود ‏قرار داد. هنرمندانى که بناهاى شوش را ساخته بودند براى ساختن آپادانا به تخت‌جمشيد ‏احضار شدند. اين پايتخت، نماد و رمزِ وحدت امپراطورى هخامنشى بود. اين بناى عظيم که ‏يونانى‌ها آن‌را پرسپوليس مى‌نامند، بر فراز مصطبهٔ سنگى بزرگى با قصرهاى متعدد و

     



    برچسب ها: تحقیق تاريخ هنر ايران تاريخ هنر ايران دانلود تحقیق تاريخ هنر ايران تاريخ هنر ايران تحقیق تاريخ ايران
  • سوالات خود را درباره این فایل پرسیده، یا نظرات خود را جهت درج و نمایش بیان کنید.

  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی ثبت شده است.

درباره ما

تمام حقوق اين سايت محفوظ است. کپي برداري پيگرد قانوني دارد.

دیجیتال مارکتینگ   ثبت آگهی رایگان   ظروف مسی زنجان   خرید ساعت هوشمند