تحقیق بحثي پيرامون قضاوت زن 19 ص

تحقیق بحثي پيرامون قضاوت زن 19 ص - ‏بحثي پيرامون قضاوت ‏زن ‏مقدمه ‏طبق اصل 163 قانون اساسي: (صفات و شرايط قاضي، ‏طبق موازين فقهي به وسيله قانون...

کد فایل:12676
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
نوع فایل:تحقیق

تعداد مشاهده: 4093 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 14

حجم فایل:41 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 10,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
    دسته بندی : وورد
    نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
    تعداد صفحه : 14 صفحه

     قسمتی از متن word (..doc) : 
     

    ‏بحثي پيرامون قضاوت ‏زن
    ‏مقدمه
    ‏طبق اصل 163 قانون اساسي: (صفات و شرايط قاضي، ‏طبق موازين فقهي به وسيله قانون معين مي‏شود). در ‏اجراي اصل فوق قانون شرايط انتخاب قضات در ارديبهشت ‏ماه 1361 از تصويب مجلس شوراي اسلامي گذشت كه به ‏موجب آن قضات بيد داراي شرايط زير باشند:
    ‏ايمان ، عدالت ، تعهد عملي به ‏موازين اسلامي ، وفاداري به نظام جمهوري اسلامي ‏ايران، طهارت مولد، تابعيت ايران، عدم اعتياد به ‏مواد مخدر و دارا بودن اجتهاد يا اجازه قضا از سوي ‏شوراي عالي قضايي. در اين قانون مرد بودن نيز از ‏جمله شرايط لازم براي قضاوت ذكر شده و به اين صورت ‏بين شده است : (قضات از ميان مردان واجد شرايط زير ‏انتخاب مي‏شوند...) بنابراين به موجب اين قانون گر ‏زني واجد همه شرايط مندرج در قانون باشد نمي‏تواند ‏قاضي شود. قانونگذار شرط مرد بودن براي قضاوت را با ‏توجه به نظر مشهور و يا شايد بتوان گفت نظر اجماعي ‏فقهاي شيعه كه زن نمي‏تواند عهده‏دار منصب فضا بشود ‏و به حكم اصل 163 قانون اساسي فوق‏الذكر مي‏بايست ‏شرايط قضات ظبق موازين فقهي تعيين شود، مقرر كرده ‏است، در اين نوشته مباني فقهي و دلايل و حمت ممنوعيت ‏زن از اشتغال به قضاوت مورد بحث و نقادي قرار ‏مي‏گيرد. ابتدا وضعيعت فضاوت زنان را در قوانين ‏موضوعه جمهوري اسلامي ايران و وضع عملي جاري بيان ‏مي‏كنيم و سپس به مباني فقهي اين مساله مي‏پردازيم و ‏طبعا در ضمن بحث اشاره‏اي هم به مواضع مجامع و ‏موازين بين‏المللي در اي زمينه خواهيم داشت. بخش اول : ‏نظام حقوقي و ديدگاههاي فقهي در مورد قضاوت زن الف – ‏قضاوت زنان قل از انقلاب اسلامي 1357 در قوانين ‏مختلف مربوط به شرايط و چگونگي استخدام قاضي قبل از ‏انقلاب اسلامي، شرط مرد بود براي اشتغال به شغل ‏قضاوت ديده نمي‏شود، از نخستين قوانين استداخي فضات ‏كه در سال 1302 تضويب شد (تا آنجا كه من ديديم) تا ‏آخرين آنها كه مربوط به سال 1348 مي‏باشد نه در جهت ‏اثباتي، مرد بودن از شرايط ورود به خدمت قضايي ذكر ‏شده و نه در حهت نفي ، زن بودن از جهات محروميت براي ‏احراز شغل قضا بيان شده است، در حالي كه مي‏دانيم در ‏مورد شكت در انتخابات مجلس، طبق قانون، زنان نه تنها ‏از انتخاب شدن ممنوع بودند، بلكه در رديف محجورين حق ‏راي دادن نيز نداشتند، ماده سيم نظامنامه انتخاب ‏مصوب 19/رجب 1324 ه.ق در مورد محرومين از انتخابات ‏مقرر مي‏داشت: (اشخاصي كه از انتخاب نمودن كليتا ‏محروم هستند از قرار تفصيلند: اولا: طايقه نسوان ، ‏ثانيا: اشخاص خارج از رشد و آنهايي كه محتاج به قيم ‏شرعي مي‏باشند...) و ماده پنجم همان مصوبه مي‏گويد: (‏اشخاصي كه از انتخاب شدن محروم هستند: اولا: طايقه ‏اناثيه ثانيا : تبعه خارجه..) از لحاظ قانوين طبق ‏ماده واحده قانون راجع به شركت بانوان در انتخابات ‏مصوب 10/2/1343 زنان ، اين حق را پيدا كردند ولي با ‏وجود عدم منع قانوني عملا تا قبل از سال 1348 ، زنان ‏به خدمت قضايي پذيرفته نمي‏شدند يا خود داوطلب اين ‏شغل سخت و سنگين نمي‏گرديدند و رويه جاري بر انحصار ‏شغل قضا به مردان بود و اين امر يا مبتني بر رسوخ ‏انديشه فقهي مبني بر ممنوعيت مسلم شغل قضا براي ‏بانوان و يا عرف سنتي مردم بود و يا به هر صورت منع ‏و اثباتي در قانون وجود نداشت. نخستين بار در سال 1348 ‏تعدادي زن به كسوت قضا در آمدند و 5 نفر زن ‏ابلاغ قضايي گرفتند و از آن پس هر سال تا هنگام ‏پيروزي انقلاب تعدادي از زنان نيز به جمع قضات ‏مي‏پيوستند هيچ تصميم مكتوب از مرجع صلاحيتدار ‏قانوني، قضايي و اداري براي تجويز اين امر را ما ‏نديديدم ولي طبعا فعاليتهاي بين‏المللي كه در جهت ‏پيشرفت زنان و تبليغاتي كه براي تساوي حقوقي آنان با ‏مردان به عمل مي‏آمد و در داخل كشور هم به وسيله ‏سازمان زنان و گروهها و افراد ديگر صورت مي‏گرفت و ‏افزيش روز افزون ورود دانشجويان دختر به دانشكده ‏حقوق و مراجعه شان براي كار‏‚‏وزي قضايي و وورد به ‏خدمت فضا و نبودن منع قانوني صريح سرانجام، مقامات ‏دادگستري را وادار كرد كه در رويه عملي خود تجديد ‏نظر كنند و از خامهاي داوطلب نيز مانند مردان ثبت ‏نام به عمل آنرده و با توفيق يافتن در امتحان و
    ‏مصاحبه آنان ابلاغ قضايي بذعتذو ب ‏–‏ قضاونت زنان بعد ‏از انقلاب و در نظام جمهوري اسلامي ايران پس از ‏پيروزي انقلاب و استقرار نظام جمهوي اسلامي ايران ‏طبعا با اين ديدگاه كه زنان ، شرعا حق قضاوت ندارند، ‏ضمن اينكه، استخدم قضات زن متوفق شد در جهت تبديل ‏وضع قضات زن موجود نيز اقداماتي صورت گرفت، نخستين ‏بار هيات وزيران دولت موقت جمهوري اسلمي ايران در 14/7/1358 ‏تصويب نامه‏اي تحت عوان : تصويب نامه ‏درباره تبديل رتبه قضايي بانوان به رتبه اداري تصويب ‏نمود و طي آن مقرر داشت كه:(شركت ملي نقت ايران و ‏ساير شركتهاي وابسته به دولت ، بانك مركزي و ساير ‏باكها، وزارتخانه‏ها و مؤسسات دولتي ، باواني را كه ‏با رتبه قضايي در وزرات دادگستري اشتغال دارند و ‏رتبه آنان از طرف هيات تصفيه آن وزراتخانه تثبيت شده ‏است، در صورت تقاضاي آنان به آن سازمان يا وزارتخانه ‏منتقل نمايند و رتبه قضايي آنا را با رعايت مقررات ‏به رتبه اداري تبديل كنند، در اين تبديل رتبه نبايد ‏به هيچ وجه از مجموعه حقوق و مزاياي رتبه قضايي ‏منتقلين كاسته گردد..) پس از ان، قانون شرايط انتخاب ‏قضات در سال 1361 تصويب شد و چنانكه گفتيم به موجب ‏قانون شرايط انتخاب قضات مصوب سال 1361، مرد بودن ‏شرط قضاوت به حساب آمد و چون طبق تصره 1 همان قانون ‏اين شرايط شامل حال قضات شاغل نيز مي‏شود، نتيجتا، ‏قضات زن سمت قضايي خود را از دست دندند، يا از ‏دادگستري بيرون رفتند و يا به كارهاي غير قضايي ‏گمارده شدند. طبق تبصره 5 الحاقي به ماده واحده ‏شرايط قضات كه در بهمن ماه 1363 تصويب شد در مورد ‏وضعيت خانمهاي قاضي تصريح شد كه مي‏توانند پايه ‏قضايي خود را حفظ كنند ولي در سمتهاي مشاوره‏اي ‏انجام وظيفه مي‏كنند، تبصره مزبور مقرر مي‏دارد: (‏بانوان دارندگان پايه قضايي واجد شرايط مذكور در ‏بندهاي ماده واحده مي‏توانند رد ردادگاههاي مدني خاص ‏و اداره سرپرست صغار به عنوان مشاور خدمت نمايند و ‏پايه قضايي خود را داشته باشند) در اين تبصره الحاقي ‏به دو موضوع در مو.رد زنان قاضي توجه شده است يكي ‏حفظ پايه قضايي كه براساس آن حقوق مربوطه را بتوانند ‏رايفت كنند كه اين امر نوعي توجه به حفظ حقوق مكتسبه ‏آنان بود و ديگري تصريح بر اشتغال آنان در مشاغل ‏مشاوره‏اي و عدم اشتغال به قضاوت كند وفقهاي شوراي ‏نگهبان آن قدر در اين امر وسواس داشتند كه محض ‏احتياط براي اين كه مبادا حفظ پايه قضايي براي ‏خانمها به امكان احراز شغل قضايي تعبير شود در پاسخي ‏كه براي اعلام عدم مغايرت اين مصوبه به محلس ارسال ‏داشتند، اين گونه مرقوم نمودند: (... به نظر اكثريت ‏اعضاي با توجه به اين كه در تبصره 5 بانوان داراي ‏پايه قضايي مطلقا در امير قضا دخالت نخواهند داشت، ‏مصوبه مزبور مغاير موازين شرع و قانون اساسي شناخته ‏نشد). در تبصره 5 ماده واحده قانون اصلاح مقررات ‏مربوط به طلاق مصوب سال 1371 مجلس و مجمع تشخيص ‏مصلحت نظام ، پيش بيني شده است كه دادگاه مدني خاص ‏در مواقع لزوم مي‏تواند از بين بانوان وجاد شرايط ‏قانون شرايط انتخاب قضات، مشاور زن داشته باشد. طي ‏ماده واحده قانوني كه در سال 1374 به تصويب مجلس ‏شوراي اسلامي و تاييد شوراي نگهبان رسيده تبصره 5 ‏الحاقي به قانون شرايط انتخاب قضات مصوب سال 1363 ‏ظاهرا در جهت گسترش ميدان كار زنان در دستگاه قضايي ‏به رح زير اصلاح شد: (تبصره 5 ‏–‏ رئيس قوه قضاييه ‏مي‏تواند بانواني را هم كه واجد شرايط انتخاب قضات ‏دادگشتري مصوب 14/12/1361 مي‏باشند با پايه قضايي ‏جهت تصدي پست‏هاي مشاورت ديوان عدالت اداري، ‏دادگاههاي مدني خاص. قاضي تحقيق و دفاتر مطالعه ‏حقوقي و تدوين قوانين دادگستري و اداره سرپرستي صغار ‏و مستشاري اداره حقوقي و ساير اداراتي كه داراي پست ‏قضايي هستند، استخدام نمايد). چنانكه ملاحظه مي‏شود ‏اين تبصره اصلاحي با اين كه امكان دسترسي خنمها به ‏مشاغل قضايي بيشتري را مقرر داشته ولي از لحاظ ماهيت ‏امر با تبصره 5 مصوب سال 1363 فرقي ندارد براي اين ‏كه باز هم خانمها از تصدي قضاوت به معناي خاص آن و ‏حكم دادن محرومند. در قانون اختصاص تعدادي از ‏دادگاههاي موجود به دادگاههاي موضوع اصل 21 قانون ‏اساسي (دادگاه خانواده) مصوب مرداد ماه 1376 مجلس ‏شوراي اسلامي اندك پيشرفتي شاز لحاظ كيفي در كار ‏قضايي خانمها ديده مي‏شود. طبق تبصره 3 ماده واحده ‏قانون مزبور: (هر دادگاه خانواده حتي‏المقدور با ‏حضور مشاور قضايي زن، شروع به رسيدگي نموده و احمام ‏پس از مشوره با مشاوران قضايي زن صادر خواهد شد). ‏چنانكه ملاحظه مي‏شود در اين قانون و دادگاه موضوتع ‏آن كه دادگاه خانواده اس باز ، زنها حق حكم دادن ‏ندارند ولي در صورت امكان، حضور آنها در دادگاه و ‏مشاوره با آنان لازم دانسته شده و ظاهر اين است كه ‏صدور حم بايد پس از احذ نظر مشورتي آنان باشد. تحولي ‏كه در وضع زنان از اين حيث صورت گرفته، اين است كه
    ‏تا سطح دادياري ديوان عالي كشور براي برخي از خانمها ‏ابلاغ قضايي صادر شده بعضي‏ها در سمت معاون رئيس ‏دادگستري استان انجام وظيفه مي‏كنند و براي رخي هم ‏ابلاغ مستشاري دادگه تجيديد نظر دراي حق راي است و ‏صدور حكم مشاركت دارد و همانند مشاور در دادگاههاي ‏ديگر نيست كه فقط نظر مشورتي بدهد، احتمالا اين رويه ‏عملي با مقررات قانوني فعلي جمهوري اسلامي كه همچنان ‏قضاوت و راي دادن را راي زنها مجاز نمي‏داند در ‏تعارض است. ج ‏–‏ قضاوت زنان در ساير كشورها و در ‏موازين بين‏المللي امروزه در بسياري از كشورهاي جهان ‏زنان نير همپاي مردان به مشاغل قضايي اشتغل دارند و ‏مناصب مختلف قضايي را احراز مي‏كنند و رياست و تصدي ‏محاكم مختلف و محاكه و صدور حم را به عهده دارند. در ‏سال 1371 ديدراي از داتدگشتري لاه هلند داشتم از ‏رئيس دادگستري (رئيس دادگاه استناف) در خصوص وضع و ‏تعدد قضات زن سؤال كردم ؟ گفت حدود 50% قضات ما را ‏زنان تشكيل مي‏دهند. در بعضي از كشورهاي عربي و ‏اسلامي نيز زنان، در مسند قضاوت قرار گرفته و اختيار ‏محاكمه و حكم دادن را دارند. در مهمترين دادگاه ‏بين‏المللي يعني دويان دادگستري بين المللي لاهه، ‏قاضي زن وجود دارد. از لحاظ موازين بين‏المللي نيز ‏بخصوص در اسناد حقوق بشر مي‏تواند گفت قضاوت يه ‏عنوان يك حق مدني، سياسي مطرح است كه زنان نيز بايد ‏بتوانند همانند مردان از آن برخوردار باشند و مقتضاي ‏برخورداري از تساوي حقوق و عدم تبعيض بر اساس جنس كه ‏در اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق بين‏المللي حقوق ‏مدني و سياسي و كنوانسيون رقع تبعيض عليه زنان و ‏يدگر اسناد بين‏المللي حقوق بشر بر آن تاكيد شده، ‏اين است كه آنان از دستيابي به اشغل محروم نباشند، ‏مقتضاي مقاوله نامه شماهر 111 سازمان بين‏المللي كار ‏نيز كه رقع هرگونه تبعيض در شغل و استخدام بر اساس ‏رنگ ، نژاد، زبان، مذهب و جنس را مقرر مي‏دارد، طبعا ‏اين است كه زنان محروم از قضاوت به عنوان يك شغل ‏نباشند. و اتفاقا كميته استانداردسازمان بين‏المللي ‏كار يكي از ايراداتي كه بر جمهوري اسلامي ايران در ‏ارتباط با تعهدش نسبت به اجراي مقاوله نامه بين ‏المللي كار مي‏گيرد، مشكلات و موانع مربوط به دادن ‏شغل قضاوت به زنان مي‏باشد. علاوه بر مضامين كلي ‏مندرج در اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميقاقين و مقاوله ‏نامه شماره 111 كه بدانها اشاره شد، هفتمين كنگره ‏سازمان ملل متحد در زمينه پيشگيري از جرم و رفتار با ‏مجرمنعقده در شهر ميلان در اوت 1985 موادي را به ‏عنوان اصل بنيادين استقلال قضايي تصويب كرد كه مجمع ‏عمومي سازمان ملل متحد نيز طي قطعنامه‏هاي شماهر 32/40 ‏و 146/40 در همان سال تاييد كرد به موجب ماده 10 ‏اين اصول، در انتخاب قضات نبايد هيچ گونه تبعيضي ‏بر اساس نژاد، رنگ، جنس، مذهب، عقيده سياسي يا ديگر ‏عقايد و.. وجود داشته باشد. همچنين در سند كنفرانس ‏جهاني پكن در مورد زنان سال 1995 در بند 232 تصريح ‏شده كه دولتهاب ايد تضمين كنند زنان هم مانند مردان ‏حق دارند، قاضي و وكيل شوند و ديگر مناصب مرتبط به ‏دادگاه را احراز كنند. به هر حال در اسناد ‏بين‏المللي حقوق بشر، علي الاصول بر امكان دستيابي ‏زنان به هر نوع مشاغل و مناصب دولتي و عمومي از جمله ‏قضاوت همانند مردان تاكيد شده و ممنوع كردن زنان از ‏اين فرصت تبعيض قمداد گرديده، و در بسياري از كشورها ‏نيز عملا به زنان فرصت و امكان احراز مناصب گوناگون ‏قضايي داده شده است. در جمهوري اسلامي ايران با اين ‏كه زنان در بسياري از رده ‏هاي مختلف به مشاغل ‏گوناگون مي‏توانند اشتغال داشته باشند و دارند و حتي ‏به مقامهاي مهم سياسي و اجتماعي چون معاونت رئيس ‏جمهور و نمايندگي مجلس رسيده‏اند، ولي طبق مقررات ‏فعلي كه بر اساس نظر رايج فقها تدوين شده، زنان حق ‏احراز شغل قضا به معناي خاص آن كه ادراه محكمه و ‏دادن راي است، ندارند، حال بپدازيم به نظرات فقها و ‏مباني و مستندات اين نظريات. ابتدا اشاره‏اي به آراو ‏فتاوي فقهاي اماميه و اهل سنت مي‏نمايي و سپس مباني ‏و دلايل نظريات آنها را بررسي خواهيم كرد. د ‏–‏ نظر ‏فقها در مورد قضاوت زنان الف: فقهاي اماميه فقهاي ‏اماميه عموما مرد بودن را شرط احراز منصب قضا دانسته ‏و زنان را مجاز به اشتغال به قضاوت نمي‏دانند و ‏تقريبا اين نظر را نظر اجماعي فقها مي‏دانند. شيخ ‏طوسي در كتاب مبسوط مي‏گويد: يكي از شرايط قضاوت ‏مردن بودن است چرا كه به هيج رو زن نمي‏تواند قاضي ‏شود (فان المراه لاينعقدلها القاضاء بحال) وي اشاره ‏مي‏كند به مخالفت برخي از فقها كه ظاهرا منظور فقهاي ‏عامه است كه قائل شده‏اند به جواز قضاوت زن ولي قول ‏به عدم جواز را صحيح‏تر مي‏داند. قاضي ابن‏البراج ‏نيز در كتاب المهذب عين همان عبارت شيخ در مبسوط را ‏يه كار برده و گفته است: به هيج وجه زن نمي‏تواند ‏قاضي شود. شيخ طوسي در كتاب نهايه نه در باب قضا و
    ‏نه در باب جهاد كه به مناسبت ، شرايط قاضي را بيان ‏كرده تصريح به مرد بودن ننموده است. از معاصرين شيخ ‏طوسي، ابولاصلاح صاحب كتاب الكافي في الفقه و شيخ ‏مفيد در كتاب مقنعه نيز در بيان شكرايط قاضي شدن ‏تصريح به مرد بودن نكرده و از عدم جواز قضاوت براي ‏زن اسم نبرده‏اند آنان در بيان شرايط قاضي گفته‏اند: (‏قاضي بايد: عاقل، كامل، عالم به كتاب و سنت، زاهد ‏در دنيا، پرهيزكار از محارم و حريث بر تقوا) ابن ‏ادريس نيز در كتاب سرائر بر روال شيخ مفيد و ‏ابوالصلاح شروط قاضي شدن را بر شمرده و از عدم جواز ‏قضاوت زن صريحا اسم نبرده است. ولي بعيد است كه اين ‏فقيهان به جواز قضاوت زن نشر داشته باشند و چنانكه ‏بعدا خواهيم ديد احتمالا همان شرط كمال كه براي ‏قضاوت گنجانده شده است خود متضمن شرط مرد بودن و ‏نافي زن بودن قاضي مي‏داند علامه حلي در كتاب قواهد ‏به صارحت مردن بودن را شرط قاوت مي‏داند. محقق حلي ‏صاحب كتاب شرايع نيز ضمن اين كه يكي از شرايط قاضي ‏شدن را مرد بودن باين مي‏كند تصريح مي‏كند كه زن هر ‏چند ساير شرايط قضاوت را در خود داشته باشد ‏نمي‏تواند قاضي شود. معمولا فقهاي بعد از علامه و ‏محقق در كتب فقهي خود در باب قضا ، مرد بودن ( ذكوره ) ‏را جزء شرايط قضاوت ذكر كرده اند ، تعبيرات مشابهي ‏را مي توان در باب قضاء كتابهاي معروف فقهي شيعه از ‏قبيل ، كتابهاي دروس و لمعه از شهيد اول ، كتابهاي ‏شرح لمعه و مسالكت الافهام از شهيد ثاني، جواهر ‏الكلام از شيخ محمد حسن نجفي معروف به صاحب جواهر و ‏مستند الشيعه از ملا احمد نراقي و كشف اللثام از ‏فاضل هندي ملاحضه نمود. فقها و مراجع معروف معاصر ‏نيز از همين روش پيروي كرده اند كه به عنوان نمونه ‏مي‏تواند به مباني تكمله المنهاج آيه الله خوئي كتاب ‏القضاء و نيز كتبا القضائ از تحرير الوسيله مرحوم ‏امام خيمني اشاره كرد. همچنيني آيه الله منتظري در ‏كتاب ولايه القيه و علامه طباطبايي در تفسر الميزان ‏با استدلالات مختلفي كه بعدا به آن خواهيم پرداخت در ‏مقاوم توجيه ممنوعيت قضاوت زنان بر آمده‏اند. از بين ‏فقهي معروف مرحوم مقدس اردبيلي در اين مورد ترديد ‏كرده و نفي مطلق قضاوت زن را زير سوال برده ست و اين ‏را معقول دانسته كه در اموري كه مربوط به زنان ‏مي‏شود و با شهادت زنان ثاب مي‏شود، زناني كه ساير ‏شرايط قضاوت را دراند بتوانند حم بدهند ولي در عين ‏حال اضهار دشاته اگر اجماع بر اين امر باشد او هم ‏تسليم اجماع است. از فقيهان صاحب رساله و فتوا در ‏زمان حاضر تا آنجا كه ما اطلاع پيدا كرديم آيه الله ‏يوسف صانعي صريحا و بطور مطلق اعلام داشته كه زن ‏مي‏تواند قاضي شود و جنسيت در قضاوت شرط نيست. آيته ‏الله موسوي اردبيلي نيز در كتاب فقه القضاء ، دلايل ‏مختلف مربوط به عدم جواز قضاوت زن را مورد ترديد و ‏كشال قرار داده ولي نتوانسته به جواز قضاوت زن نظر ‏دهد و مقتضاي اصل عدم را تنها دليل معتبر براي ‏ممنوعيت قضاوت انان دانشته است. در بحث مربوط به ‏بررسي ادله فقهي منع قضاوت زنان به اين مسائل خوهيم ‏پرداخت. ب: فقهاي اهل سنت بين فقيهان اهل سنت در ‏مورد شرط مرد بودن براي قضاوت اختلاف نظر وجود دارد. ‏بيشتر آنها زن را صالح براي قضاوت نمي‏دانند و برخي ‏قضاوت آنان را در امور مالي و مدني جايز و در حدود و ‏جزائيات جايز نمي‏دانند برخي هم بطور مطلق قضاوت ‏زنان را مجاز شرمده‏اند. بنا بهب نقل وهبه زحيلي در ‏كتاب الفقه الاسلامي و ادلته، فقهاي مالكي، شافعي و ‏حنبلي مرد بودن را براي قضاوت شرط مي‏دانند و ‏معتقدند زن نمي‏تواند قاضي شود. ولي ابوحنيقه و ‏فقهاي حنقي قضاوت زن را در اموال يعني دعاوي مدني كه ‏شهادت زن در آن مورد پذيرفته مي‏شود، مجاز مي‏دانند. ‏از محمدبن جرير طبري نقل شده كه زن در همه اموز ‏مي‏تواند قضاوت كند چون مي‏توانند فتوا بدهد. در شرح ‏المجله سليم رستم باز، نيز شرط مرد بودن براي قضاوت ‏ذكر نشده و در شرح ماده 1794 رتجه بخ شرتيط قضت.ن تز ‏طحطاوي نقل شده كه مرد بودن و اجتهاد در قاضي شرط ‏نيست. از نحوه بيان بعضي از فهاي معاصر اماميه نيز ‏برمي‏آيد كه مي‏شود گفت زن مي‏تواند نسبت به زنان ‏قضاوت كند و از نصوص و دلايل مربوط به منع قضاوت ‏زنان، ممنوعيت قضاوت آنها براي زنان فهميده نمي‏شود. ‏با ملاحظه اجمالي نظريات مختلف فقها در رابطه با ‏قضاوت زن ، حال بايد مدارك و مستندات فقهي ممنوعيت ‏قضاوت زن را مورد نقد و بررسي قرار دهيم و ببينيم بر ‏اساس چه دلايل و مستنداتي اكثريت فقيهان به اين فتوا ‏رسيده‏اند كه جايز نيست زن قضاوت كند. بخش دوم – ‏دلايل فقهي ممنوعيت قضاوت زن و نقد آنها مي‏توان ‏دلايل فقهي منع فضاوت زنان را تحت دو عنوان دليال ‏نقلي و دلايل عقلي مورد بحث و بررسي قرار داد: الف – ‏دلايل نقلي اجمالا از بررسي گفته‏هاي فقها و ‏استدلالات آنها بر مي‏آيد كه دلايل نقلي خيلي محكم و ‏پابرجايي براي اين امر ندارند. برخي به آيات قرآني ‏استناد نكردند، چون آيه قرآني صريحي در اين مورد

     



    برچسب ها: تحقیق بحثي پيرامون قضاوت زن 19 ص بحثي پيرامون قضاوت زن 19 ص دانلود تحقیق بحثي پيرامون قضاوت زن 19 ص بحثي پيرامون قضاوت تحقیق بحثي پيرامون قضاوت
  • سوالات خود را درباره این فایل پرسیده، یا نظرات خود را جهت درج و نمایش بیان کنید.

  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی ثبت شده است.

درباره ما

تمام حقوق اين سايت محفوظ است. کپي برداري پيگرد قانوني دارد.

دیجیتال مارکتینگ   ثبت آگهی رایگان   ظروف مسی زنجان   خرید ساعت هوشمند