لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
19
آموزشكده فني و حرفه اي پسران محمود آباد
رشته كامپيوتر
اخلاق مسلمان
فهرست مطالب :
آداب مهمانى و ضيافت 4
مهمان، بركتخانه
موارد مهمانى
مهماننوازى
پرهيز از اسراف و ريا
آداب مهمانى
مهمان يا دردسر؟
سلمان و مسلمانى
مهمان ناخوانده
سلام و مصافحه 10
مفهوم سلام
ادب و آداب سلام
دست دادن
شيوه مصافحه
ادب 13
ادب چيست؟
2
ادب از كه آموزيم؟
از ادب پيامبر(ص)
نقدپذيرى 16
نقد و تذكر
شيوه صحيح نقد
نقدپذيرى
مقدمه
دوست داريم زندگىهايمان، سرشار از صميميت و خونگرمى و صفا باشد.
حريم انسانها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرتهايمان نشاتگرفته از «فرهنگ قرآنى» و تعاليم مكتب باشد.
و اين، يعنى «زندگى مكتبى».
پايدارى و استحكام رابطههاى مردمى، در سايه رعايت نكاتى است كهبرگرفته از «حقوق متقابل» افراد جامعه باشد.
در اينكه «چگونه بايد زيست» و چه سان با ديگران بايد رابطه داشت، نكتهاىاست كه در بحث «آداب معاشرت» مىگنجد.
بر خلاف فرهنگ غربى، روح و محتواى فرهنگ دينى ما بر پايه «ارتباط»،«صميميت»، «تعاون»، «همدردى» و «عاطفه» استوار است. جلوههاى اين فرهنگبالنده نيز در دستورالعملهاى اخلاقى اسلام ديده مىشود.
«زندگى مكتبى»، در سايه شناخت اين رهنمودها و به كار بستن آنها درصحنههاى مختلف زندگى است، نه با شعار و ادعا. به هر ميزان كه معيشت ومعاشرت ما با اينگونه هدايتهاى دينى در مقوله رفتار، هماهنگ باشد، به هماناندازه زندگيهايمان «مكتبى» است. مسلمان بايد بهگونهاى در چارچوب اصول وسنن فرهنگ دينى خودش زندگى كند كه با شهامت و افتخار، بتواند «امضاى دين»را پاى همه رفتارش بگذارد و زندگيش «برچسب اسلام» داشته باشد و الگوىاسلامى را بر زندگى خويش در خانه و جامعه، سايهافكن سازد.
«آداب برخورد»، «ديد و بازديد»، «رفت و آمد»هاى خانوادگى و دوستانه،نحوه «گفتار» و «رفتار» با اقشار مختلف، «دوستى» و حد و حدود آن، مراعات«حقوق ديگران»، «ادب و سپاس و احترام»، از جلوههاى بارز اخلاق معاشرتاست. اينگونه رابطههاى اجتماعى، با عنوانهاى مختلف و در شرايط گوناگونانجام مىگيرد. گاهى به صورت «صلهرحم» است; در ارتباط با اقوام و بستگان.گاهى نام «عيادت» به خود مىگيرد; در مورد بيماران. گاهى نسبتبه برادران وخواهران دينى، عنوان «زيارت» مىيابد، گاهى با همسايگان است، گاهى بامستمندان. گاهى هم بر محور اطعام است و گاهى به شكل مسافرتهاى دور ونزديك و بردن هديه و آوردن «سوغات سفر». گاهى هم براى شركت در مجلس عقدو عروسى يا مشاركت در مراسم سوگ و تسليتگويى است.
به هر حال، همه اينها نوعى «رابطه» و «معاشرت» است و نشاندهنده منشانسانى و فرهنگ اخلاقى هر فرد. اسلام نيز در اين بارهها بسيار سخن
3
گفته و رهنمودداده است كه در اين كتاب، گوشهاى از معارف و آموزشهاى دين در اين زمينهها رامرور مىكنيم.
باشد كه «فرهنگ خودى» و «هويت دينى» را پاس بداريم و با افتخار وسربلندى و رها از سلطه فرهنگى بيگانه و با تكيه بر رهاورد مكتب و وحى، زندگى وروابط خويش را بر پايه ارزشهاى برگرفته از قرآن و اهل بيت (عليهمالسلام)،سامان بخشيم و براى نسلهاى آينده هم «ادب و اخلاق» را ميراث بگذاريم.
آداب مهمانى و ضيافت
از برجستهترين خصلتهاى نيكمردان و آزادگان، كرم و سخاوتاست. و همين آزادگى از تعلقات و خوى بذل و بخشش است كهديگران را اسير محبت و احسان مىكند.
«ضيافت» و داشتن دستى باز و سفرهاى گشوده و عطايى پيوسته ومهماندارى و مهماننوازى، از نشانهها و جلوههاى اين روحيه فتوت وجوانمردى است.
معاشرتها، ديد و بازديدها و رفت و آمدها، گاهى به صورت«مهمانى» است. از اين رو آشنايى با آداب ضيافت و رسوم دينى مهمانى،در محدوده «اخلاق» معاشرت مىگنجد. اين موضوع، دو جنبه و دوطرف دارد: يكى كسى كه مهمان مىكند، ديگرى آن كه مهمان مىشود.و هر كدام را آداب و روش و حد و حدودى است، قابل بحث.
مهمان، بركتخانه
بعضى، از مهمان گريزانند. برخى هم مهماندوستند. هر كدام همنشاندهنده خصلت درونى افراد است. حضرت على(ع) را اندوهگينديدند. پرسيدند: يا على! سبب اندوه شما چيست؟ فرمود: «يك هفتهاست كه مهمانى برايم نيامده است!...» (1) .
اين كجا؟ و آن كه آمدن مهمان را نزول بلا مىشمارد و كوه غم بردلش مىافتد و عزا مىگيرد، كجا؟ بركتخانه، در آمد و شد مهماناست. مهمان رحمت الهى است و پذيرايى از مهمان، توفيقى ارجمنداست كه نصيب هر كس نمىشود. مهمان حبيب خداست. درضربالمثلهاى ايرانى است كه: «مهمان، روزى خود را مىآورد.» (2) البته اينضربالمثل، از احاديث اسلامى گرفته شده و ريشهاى دينى دارد. ازحضرت رسول(ص) روايت است كه: «الضيف ينزل برزقه ...»; (3) مهمان،روزى خود را نازل مىكند. البته اضافه بر اين، گناهان صاحبخانه وميزبان را هم مىزدايد و اين بركتى شگفت است. باز هم در اين زمينهحديثى از امام صادق(ع) بشنويم كه به يكى از يارانش به نام «حسين بننعيم» فرمود:
- آيا برادران دينىات را دوست دارى؟
5
- آرى.
- آيا به تهيدستان آنان سود مىرسانى؟
- آرى.
- سزاوار است كه دوستداران خدا را دوستبدارى. به خداسوگند، نفع تو به هيچ يك از آنان نمىرسد، مگر آنكه دوستشان بدارى.راستى، آيا آنان را به خانه خودت دعوت مىكنى؟
- آرى. هرگز غذا نمىخورم مگر آنكه پيش من دو سه نفر يا كمتر وبيشتر از برادران هستند.
حضرت فرمود:
- آگاه باش كه فضيلت آنان بر تو، بيش از برترى تو بر آنان است!
(راوى كه با شنيدن اين سخن به تعجب آمده بود، پرسيد
- فدايتشوم! من به آنان طعام مىدهم، مركب خويش را دراختيارشان مىگذارم، با اين حال آنان برتر از منند؟
- آرى! چون وقتى آنان به خانه تو وارد مىشوند، همراه خود،آمرزش تو و خانوادهات را همراه مىآورند و چون مىروند، گناهان توو خانوادهات را با خويش مىبرند. (4) .
كسى كه خانهاى وسيع، امكاناتى فراوان و دستى سخاوتمند دارد،شكرانه نعمتهاى الهى را گاهى بايد با انفاق و صدقه، گاهى با اطعام ومهمانى، هديه، دستگيرى از بينوايان، كمك به محرومان و ... ادا كند، وگرنه شهرت و ثروت و مال، وبال او خواهد شد.
وليمه ، يك سنت دينى
در باره اينكه كى بايد سور و اطعام داد، و به چه كسانى و چگونه،در دستورهاى دينى، آداب و نكات فراوانى آمده است كه به بعضىاشاره مىشود.
موارد مهمانى
از توصيههاى حضرت رسول به اميرالمؤمنين(ع) يكى هم اينبود:
«يا على! لا وليمة الا فى خمس: فى عرس او خرس او عذار او وكار او ركاز»; (5) .
يا على! جز در اين پنج مورد، وليمهاى (اطعام و مهمانىدادن)نيست: ازدواج و عروسى، تولد نوزاد، ختنه كردن كودك، ساختن ياخريدن خانه، بازگشت از سفر حج.
در اين موارد، سزاوار است كه انسان به اين بهانه و مناسبت،سفرهاى بگسترد، ذبحى كند و مؤمنان را به مهمانى دعوت كند.
در حديث ديگرى از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمود: هر كسمسجدى ساخت، گوسفند چاقى را ذبح كند و از گوشت آن به محرومانبينوا اطعام كند و از خداوند بخواهد كه شر سركشان جن و انس وشيطانها را از او دور كند. (6) .
مهمانى براى هر يك از موارد ياد شده، سنتى اسلامى است كه دلهارا به هم مهربانتر و صفا و صميميت ميان جامعه را بيشتر مىكند و اقوامو دوستان، يكديگر را مىبينند و آشناتر مىشوند، روحها شادابتر وزندگيها بانشاطتر مىشود.
در زندگى اولياء دين و پيشوايان معصوم نيز، نمونههاى فراوانى ازاين گونه ضيافتها ديده مىشود. از جمله به اين نمونه دقت كنيد: امامهفتم، حضرت كاظم(ع) براى تولد يكى از فرزندانش وليمه و اطعامداد و به مدت سه روز در مسجدها و كوچهها، در ظرفهايى به مردم«فالوده» داده شد. برخى پشتسر، اين كار را بر حضرت عيب گرفتند.وقتى امام كاظم شنيد، در پاسخ آن عيبجويى، به سنت انبيا و روشپيامبر اكرم(ص) استناد نمود. (7) .
برچسب ها:
تحقیق اخلاق مسلمان 20 ص اخلاق مسلمان 20 ص دانلود تحقیق اخلاق مسلمان 20 ص اخلاق مسلمان تحقیق اخلاق مسلمان