لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
امام خميني(ره) و مستضعفان
استضعاف در قرآن
انقلاب ايران و مستضعفان
امام خميني و فقرزدايي
روحانيت و حمايت از محرومان
مسئولان نظام و حمايت از محرومان
نفوذ فرصت طلبان
استضعاف در قرآن
واژه هاي استضعاف و مستضعفين ريشه قرآني دارند, چنان كه كلمه هايي چون مستكبران و
طاغوتيان نيز چنين اند. اين واژگان به فراموشي سپرده شده بود تا اين كه احياگر بزرگ قرن,
حضرت امام خميني(قده) آن ها را دوباره معنا بخشيد و بر زبان ها و قلم ها جاري كرد.
مستضعف يعني كسي كه به استضعاف كشيده شده و خودش و ديگران او را ضعيف
و ناتوان مي شمارند در صورتي كه واقع امر چنين نيست.
مستكبران نيز كساني هستند كه خودشان و ديگران آن ها را برتر مي شمارند در صورتي
كه واقع امر چنين نيست. كلمات استكبار و استضعاف را با توجه به يكديگر بايد معنا كرد.
در قرآن كريم براي مستكبران چند نشانه ذكر شده است:
1ـ برتري جويي و خود بزرگ نمايي, نه برتري واقعي; [1]
2ـ تفرقه افكني در ميان مردمان محروم و مستضعف; [2]
3ـ سركوب بي رحمانه و كشتار مخالفان; [3]
|10|
4ـ به فساد كشيدن مردم و ترويج مفاسد; [4]
5ـ تحقير و توهين مردم; [5]
6ـ اسراف و ولخرجي. [6]
از آيه هاي قرآني استفاده مي شود كه مستكبران افرادي اند كه خود را برتر از ديگران
مي دانند و نشان مي دهند. آن ها مي گويند: ما سياست مدار, دانشمند و عاقل هستيم و
مصالح شما را بهتر از خودتان تشخيص مي دهيم. از ما اطاعت كنيد تا سعادت و
خوشبختي شما را فراهم سازيم. با عناوين مختلف ِرنگ, نژاد, دين, مذهب, زبان,
قوميت, مليت, كشور, شهر و ديگر عنوان هاي اعتباري در ميان مردم تفرقه مي اندازند تا
تضعيف شوند و نيروي اجتماعي خود را از دست بدهند. مفاسد اخلاقي را ترويج مي كنند
و مردم را به عياشي سرگرم مي سازند تا هويت انساني خود را فراموش كنند و در برابر
خواسته هاي شان تسليم گردند.
زمين, آب, هوا, منابع طبيعي, نيروي علم و اختراع و صنعت, نيروي كار,
نيروهاي اداري, نظامي و انتظامي, قضايي همه و همه از مردم به وجود مي آيد و خود
آنان منابع عظيم قدرت و ثروت هستند, نه مستكبران. مستكبران اقليتي بيش نيستند و
اگر توده هاي مردم با آنان همكاري نكنند قدرتي ندارند. قدرت آن ها غير واقعي و
پوشالي است. با حيله گري و تلقينات دروغين, اكثريت را از خود بيگانه كرده تا نتوانند
به قدرت واقعي خويش پي ببرند و از آن بهره بگيرند. بنابراين, مستضعفين واقعاً ضعيف
و ناتوان نيستند بلكه خودشان را ضعيف مي پندارند. مشكل مستضعفين ناتواني واقعي
نيست بلكه اختلافات دروني و ناداني و اطاعت كوركورانه از مستكبران است. مستكبران
نيروهاي سركوب گر را از خود مستضعفان فراهم مي سازند و بر سر خودشان مي كوبند,
و استثمارشان مي كنند.
پيامبران در طول تاريخ از جانب خدا مبعوث مي شدند تا مردم به استضعاف كشيده را
بيدار سازند تا خود را از قيد و بند مستكبران آزاد نمايند. حضرت ابراهيم(ع) در برابر حكومت
طاغوتي نمرود قيام كرد. حضرت موسي(ع) در برابر حكومت جبّار ِفرعون به پا خاست.
|11|
حضرت عيسي(ع) در برابر جباران عصر خود و به منظور نجات محرومان قيام كرد.
حضرت محمد(ص) در برابر ابوجهل ها و ابولهب ها و قيصرها و كسري ها قيام كرد و براي
نجات محرومان و مستضعفان به جهاد پرداخت.
مبارزه با طاغوت و طاغوتيان و دفاع از حقوق محرومان يكي از مهم ترين اهداف
پيامبران بوده است. [7]
قرآن كريم قتال در راه خدا را به منظور نجات مستضعفان يكي از وظايف مسلمانان
مي شمارد و مي فرمايد:
"چرا در راه خدا و براي نجات مستضعفان جهاد نمي كنيد? مردان و زنان و
كودكاني كه مي گويند: پروردگارا, ما را از اين شهري كه ساكنان آن ستمكارند
بيرون ببر و از جانب خود براي ما سرپرستي قرار بده و از نزد خويش براي ما ياوري
تعيين فرما. مؤمنان در راه خدا جهاد مي كنند و كافران در راه طاغوت مي جنگند.
پس شما با دوستان شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان ضعيف است."> [8]
جنگ استضعاف و استكبار, فقر و غنا همواره در طول تاريخ ادامه داشته و دارد.
هرچند يك بار در گوشه اي از جهان به وسيله محرومان نهضتي بر پا مي شد و بر ضد
مستكبران و ستمكاران و زراندوزان قيام مي كردند. گاهي در همان آغاز امر شكست
مي خوردند و به وسيله عوامل استكبار سركوب مي شدند و گاهي پيروز مي شدند و عوامل
استكبار را كنار مي زدند و به طور موقت چند صباحي در مسند قدرت قرار مي گرفتند.
پيامبران در طول تاريخ همواره از محرومان حمايت مي كردند, يا خود در رأس چنين
نهضت هايي بودند يا از نهضت كنندگان جانبداري مي كردند.
انقلاب ايران و مستضعفان
كساني كه از سال 1341 در جريان مبارزات مردم ايران بر ضد رژيم شاهنشاهي, به رهبري
امام خميني(قده) حضور فعال داشتند يا شاهد حوادث آن زمان تا زمان پيروزي سال 1375
و حوادث مهم بعد از آن, به ويژه دوران هشت ساله جنگ تحميلي, بوده اند به خوبي
|12|
مي دانند كه طبقات محروم و مستضعف بزرگ ترين نقش را در سرنگوني رژيم شاهنشاهي
و خنثي ساختن توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي و تثبيت نظام اسلامي داشته اند. در
اين دوران بسيار حساس و سرنوشت ساز, كارگران, پيشه وران, كشاورزان, دانشجويان,
دانش آموزان و طلاب ِجواني كه غالباً از فرزندان همين طبقات بودند, در صحنه هاي مهم
مبارزات حضور فعال داشتند. اكثر قريب به اتفاق زندانيان, شكنجه شدگان, تبعيديان,
شهدا و جانبازان از همين اقشار زحمت كش و محروم بودند; به طوري كه مي توان گفت:
پيروزي انقلاب اسلامي ايران مرهون ايثار و فداكاري و جهاد طبقات محروم و شريف
است, چنان كه امام خميني(قده) بارها بدين مطلب اشاره نمودند. از باب نمونه:
"فقرا و متدينين بي بضاعت, گردانندگان و برپا دارندگان انقلاب هستند."> [9] "با پشتيباني مردم مخصوصاً طبقات محروم بود كه پيروزي حاصل شد و دست ستم شاهي از كشور و ذخاير آن كوتاه گرديد." [10] "مستمندان و فقرا و دور افتاده ها در صف مقدم جامعه هستند, همين ها و همين زاغه نشينان و همين حاشيه نشينان و همين محرومان بودند كه اين انقلاب را به ثمر رساندند… همين ها هستند كه الآن در جبهه ها مشغول به فداركاري هستند."> [11]
بنابراين, انقلاب ايران را مي توان يكي از مصاديق بزرگ نهضت هاي مستضعفان به
شمار آورد و صاحبان اصلي انقلاب نيز همان ها هستند. ولي اين انقلاب با ديگر
انقلاب هايي كه به وسيله طبقات محروم و مستضعف به وقوع پيوسته يك تفاوت مهم دارد:
آن انقلاب ها غالباً ماهيت اقتصادي و ضد تبعيضاتي داشته و با تبليغات در اين محورها
مردم به صحنه هاي مبارزه و پيكار كشيده مي شدند. برخلاف انقلاب ايران كه ماهيت
اسلامي داشت. امام خميني به عنوان وجوب دفاع از اسلام و ارزش هاي ديني و مبارزه
بر ضد ترويج مفاسد اخلاقي و امور ضد ديني مردم را بسيج مي كرد و به صحنه هاي مبارزه
مي كشيد, از اين رو ايثار و فداكاري مردم به قصد قربت و جلب رضاي خدا و عمل به
تكاليف شرعي انجام مي گرفت. پايداري و مقاومت, ايثار و فداكاري تا مرز شهادت نيز از
|13|
همين منبع معنوي سرچشمه مي گرفت.
امام خميني در همه دوران مبارزات و بعد از آن سعي داشت نهضت از مسير خدايي و
قصد اخلاص و انجام وظايف شرعي خارج نگردد. حتي جهاد و تلاش در راه تأسيس
حكومت اسلامي و تحكيم پايه هاي آن و خنثي ساختن توطئه هاي دشمنان را نيز به عنوان
يك وظيفه شرعي و موجب رضاي پروردگار جهان معرفي مي كرد.
ولي اين, بدان معنا نيست كه امام خميني توجّهي به امور زندگي و اجتماعي و
سياسي, و اقتصادي مردم نداشت و صرفاً به منظور تأسيس و تثبيت حكومت اسلامي جهاد
و تلاش كنند, بلكه به همه اين ها كاملاً عنايت داشت ولي از طريق اجراي احكام و قوانين
اسلام. امام عقيده داشت اگر حكومت اسلامي برپا شود و احكام و قوانين ديني به طور
صحيح و كامل به اجرا درآيد, و مسئولان نظام اسلامي در رده هاي مختلف به وظايف خود
عمل كنند مشكلات اقتصادي, اجتماعي, سياسي, اخلاقي, قضايي مردم حل مي شود.
كشورشان آباد و در حد امكان زندگي خوب و مرفهي خواهند داشت.
برچسب ها:
تحقیق امام خميني(ره) و مستضعفان 14 ص امام خميني(ره) و مستضعفان 14 ص دانلود تحقیق امام خميني(ره) و مستضعفان 14 ص امام خميني(ره) مستضعفان تحقیق امام خميني(ره) مستضعفان