تحقیق انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي 34 ص

تحقیق انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي 34 ص - ‏0 ‏فهرست مطالب ‏1 ‏5 ‏9 ‏11 ‏13 ‏19 ‏20 ‏21 ‏22 ‏25 ‏27 ‏28 ‏29 ‏عنوان صفحه ‏مقدمه‏ ‏................

کد فایل:17136
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
نوع فایل:تحقیق

تعداد مشاهده: 3984 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 39

حجم فایل:45 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 8,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش
  • لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
    دسته بندی : وورد
    نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
    تعداد صفحه : 39 صفحه

     قسمتی از متن word (..doc) : 
     

    ‏0
    ‏فهرست مطالب
    ‏1
    ‏5
    ‏9
    ‏11
    ‏13
    ‏19
    ‏20
    ‏21
    ‏22
    ‏25
    ‏27
    ‏28
    ‏29
    ‏عنوان صفحه
    ‏مقدمه‏ ‏....................................................................................................................................
    ‏1- حسادت ورزي و برتري جويي نسبت به خاندان پيامبر‏ ‏......................................
    ‏2- كينه توزي و انتقامجويي اعراب و قريش‏ ‏................................................................
    ‏3- هواپرستي و خودخواهي‏ ‏...........................................................................‏.................
    ‏4- عدم تحمل عدل علوي‏ ‏..................................‏...............................................................
    ‏جنگ جمل و انگيزه هاي برپاكنندگان آن‏ ‏.........................................................................
    ‏فزون طلبي و امتيازخواهي‏ ‏..............................................................................................
    ‏انگيزه واهي خونخواهي عثمان‏ ‏...............................................................................................
    ‏رياست طلبي، انگيزه اصلي شورش ناكثين‏ ‏......................................................................
    ‏زمينه هاي جنگ صفين و انگيزه قاسطين‏ ‏.............................................................‏...........
    ‏سوداي تشكيل امپراطوري اموي، انگيزه اصلي معاويه‏ ‏.............‏....................................
    ‏فتنه مارقين، از جهل و جمودشان سرچشمه مي گرفت‏ ‏..................................................
    ‏سستي و ناپايداري در دفاع از حق‏ ‏.................................................................................

    ‏1
    ‏مقدمه
    ‏امام علي بن ابي طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشيني منصوص از رسول گرامي اسلام(ص)، پس از كشته شدن خليفه سوم، در تاريخ بيست و پنجم ذي حجه سي و پنج هجري
    (ششصد و چهل و چهار ميلادي)‏1- ‏عثمان، در اواخر سال بيست و سه هجري، در سن هفتاد سالگي به خلافت رسيد و پس از نزديك به دوازده سال خلافت پرماجرا، در تاريخ بيست و پنج و يا به روايتي هجده و يا بيست و هفت ذي حجه سي و پنج هجري، با اعتراض و قيام عمومي، مواجه و در يورش مردم به خانه اش به قتل رسيد. ر.ك: تاريخ طبري، ج3 (از ط 8 جلدي)، صص304 و 441 - 443؛ تاريخ يعقوبي، ج2، ص176.
    ‏ ، با همه استنكافش از پذيرفتن حكومت و خلافت، با اقبال
    عمومي و اصرار آنان براي پذيرش منصب حكومت ظاهري، مواجه شد، و با بيعت آنان و در
    رأس همه، بيعت اصحاب پيامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدي امر حكومت و خلافت بر
    مسلمانان گرديد.
    ‏در باره حكومت ظاهري امام علي(ع) و به تعبير ديگر، حكومت علوي، چند مسأله از
    مسلّمات تاريخي است.
    ‏نخست اينكه امام(ع) در فضاي كاملاً آزاد سياسي - اجتماعي و با اقبال عمومي و اشتياق
    توده هاي مردم مسلمان و بيعت از روي ميل و اختيار آنان، به حكومت رسيد؛ چون، مردم پس از
    پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حكومت پيشينيان و انواع تبعيضها، بي عدالتيها و فساد و
    تباهي، به اين نتيجه رسيدند كه تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعيض آميز و
    ستم آلود، پايان دادن به دوران حكومت خليفه پيشين و تعيين خليفه جديد است، لذا پس از وي،
    به در خانه وصي و جانشين بحق پيامبر(ص) حضرت علي(ع) روي آوردند و دست بيعت به
    سويش گشودند و به طور جدي، خواهان حكومت علوي بودند و در برابر عدم پذيرش امام(ع)‏ ‏اصرار ورزيده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در اين
    باره فرموده است:
    ‏"ازدحام فراواني كه مانند يالهاي كفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت واداشت‏ ‏. آنان، از هر طرف، مرا احاطه كردند [و] چيزي نمانده بود كه دو نور چشمم زير پا له شوند!
    آن چنان جمعيت به پهلوهايم فشار آورد كه سخت مرا به رنج انداخت و ردايم از دو سو پاره شد!
    مردم همانند گوسفنداني [گرگ زده كه دور تا دور چوپان جمع شوند مرا در ميان گرفتند.] ‏1- ‏نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه 3 (شقشقيه)، ص49.
    ‏مانند شترهاي ماده اي كه به فرزندان خود روي آورند، به سوي من روي آورديد و مي گفتيد:
    "بيعت!بيعت!".من،دستم رابستم وشماآن رامي گشوديد.من،آن راازشمابرمي گرفتم وشما
    به سوي خود مي كشيديد."‏2- ‏نهج البلاغه، خطبه 137، ص195.‏

    ‏3
    ‏طبري نيز نقل مي كند كه امام علي(ع) در برابر اصرار مردم بر بيعت، فرمود: "اين كار - بيعت
    - را نكنيد. اگر من، وزير و همكار امام مسلمانان باشم، بهتر از اين است كه امير و حاكم بر
    مسلمانان باشم."، اما آنان گفتند: "به خدا سوگند! ما، تو را رها نمي كنيم تا اين كه با تو بيعت
    كنيم."‏3- ‏تاريخ طبري، ج3، ص450.

    ‏دوم اينكه امام(ع) پيش از اين، براي رسيدن به امامت و حكومت ظاهري و زعامت سياسي -
    كه آن را حق مسلّم خود مي دانست - از هر گونه تلاش و اقدام ممكن، خودداري نورزيد، اما پس از ‏ ‏قتل عثمان، با وجود اقبال عمومي و اصرارشان براي حكومت و زعامت سياسي، از پذيرش آن ابا ورزيد. راز اين اكراه و امتناع چيست؟
    ‏راز اين امتناع، براي پژوهندگاني كه از اوضاع آن مقطع زماني آگاهي دارند و از روحيات و
    ويژگيهاي شخصيتي امام علي(ع) نيز شناختي، هر چند اجمالي، دارند، روشن است؛ زيرا، منصب
    خلافت و حكومت ظاهري براي آن حضرت، يك هدف و يك ارزش اصيل نبود تا آن را به هر
    قيمتي كه شده و در هر شرايط سياسي و اجتماعي بپذيرد و از پذيرفتنش نيز خوشحال شود، بلكه حكومت، براي آن بزرگ پيشواي ديني و برترين اسوه كمالات انساني و الهي، چنان كه خودش بارها بار فرمود‏1- ‏حضرت علي(ع) در موارد و مواقع متعددي، به انگيزه پذيرش خلافت ظاهري - كه اقامه حق و دفع باطل است - اشاره ‏ ‏كرده است. از آن جمله، ر.ك: نهج البلاغه، خطبه 33، ص76.
    ‏ ، وسيله اي براي پياده كرده احكام نوراني اسلام ناب محمدي(ص) و نشر و تبليغ فرهنگ غني قرآني و بسط عدالت همه جانبه سياسي و اجتماعي و اقتصادي و رفع تبعيض و ستم از جامعه اسلامي بود.
    ‏امام(ع) با ارزيابي اوضاع موجود و ملاحظه دگرگونيهايي كه در جامعه به وقوع پيوسته و ضد‏ ‏ارزشها، جايگزين ارزشها شده و مردم از فرهنگ اصيل اسلام ناب محمدي و احكام قرآني
    فاصله گرفته بودند، به خوبي مي دانست كه حكومت كردن بر چنين جامعه اي و سامان دادن
    اوضاع نا بسامان اجتماعي و رفع تبعيض و فساد و بي عدالتي ها و باز گرداندن اوضاع به وضعيت دوران پيامبر(ص) كاري بس دشوار و بلكه محال است، بنابراين، از پذيرش حكومت خودداري مي كرد.
    ‏دشواري تغيير اوضاع، از آنجا ناشي مي شد كه از يك سو، عموم مردم، با فضاي آلوده و
    وارونه دوران حكومتهاي پيشين، بويژه دوران عثمان، خو گرفته بودند و آماده پذيرش احكام
    اسلام ناب و رعايت اصول ارزشي و عدالت اجتماعي و اقتصادي نبودند و از سوي ديگر،
    كارگزاران نظام حكومتي - كه همگي، به جا مانده از دوران حكومت عثمان و يا خلفاي پيش از او
    بودند و بسياري از آنان -‌ اگر نگوييم همه آنان - دستشان در اخذ و مصرف بيت المال، به نحو
    دلخواه، باز بود و در اين زمينه، فعال مايشاء بودند، به هيچ قيمتي حاضر نبودند از شغلها و پستهاي آب و نان دار خود دست بكشند و مطيع امام(ع) - كه تنها به ارزشها فكر مي كرد - گردند
    ‏3
    ‏.
    ‏اين، واقعيتي است كه در بسياري از سخنان امام(ع) به آن تصريح شده است:
    ‏"مرا وا گذاريد و به سراغ شخص ديگري برويد! زيرا، ما، به استقبال وضعي مي رويم كه چهره هاي مختلف و جهات گوناگوني دارد (اوضاع مبهم و پيچيده است)[و] دلها بر اين امر (حكومت)، استوار، و عقلها ثابت نمي مانند[و] ابرهاي فساد و فتنه، فضاي جهان اسلام را تيره و تار ساخته و راه مستقيم - از غير مستقيم - ناشناخته مانده است."‏1- ‏ ‏نهج البلاغه، خطبه 92، ص136.

    ‏سوم، اينكه با وجود همه پشتيبانيهاي مردمي و اصرار و پافشاري آنان بر بيعت و ياري امام
    علي(ع) همان گونه كه پيش بيني مي شد - و امام نيز از آن آگاهي كامل داشت - پس از آغاز
    حكومت و برداشتن نخستين گامهاي اصلاحي و اقدامات اساسي براي اصلاح ساختار حكومتي و
    دفع تبعيض و ستم از مردم، فتنه ها و مخالفتها، يكي پس از ديگري، مانند طوفاني سهمگين،
    وزيدن گرفت و اوضاع سياسي - اجتماعي جامعه را در هم ريخت، به طوري كه حكومت كوتاه
    حضرت، به جنگ و ... سپري شد.
    ‏اكنون پس از اين توضيحات، به طرح و بررسي علل و انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي
    مي پردازيم. در بيان انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي، سعي ما بر اين است كه آنها را با
    ملاحظه پيشينه تاريخي و مقطع زماني شكل گيريشان طرح كنيم؛ زيرا، چنان كه خواهيم ديد،
    بخشي از اين مخالفتها، پيشينه تاريخي دارد و چنين نيست كه پس از تشكيل حكومت علوي،
    يكباره پيدا شده باشد.
    ‏برخي از مهمترين انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي، عبارت است از:
    ‏1- حسادت ورزي و برتري جويي نسبت به خاندان پيامبر
    ‏از انگيزه هاي مهم مخالفت با حكومت علوي كه ريشه دار هم بوده و به عصر پيامبر
    اكرم(ص) و شايد پيش از اسلام برمي گردد و مربوط به قبايل عرب و بويژه برخي قبايل قريشي
    مكه

     



    برچسب ها: تحقیق انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي 34 ص انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي 34 ص دانلود تحقیق انگيزه هاي مخالفت با حكومت علوي 34 ص انگيزه هاي مخالفت حكومت علوي تحقیق انگيزه مخالفت حكومت علوي
  • سوالات خود را درباره این فایل پرسیده، یا نظرات خود را جهت درج و نمایش بیان کنید.

  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي‌باشند و فعاليت‌هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی ثبت شده است.

درباره ما

تمام حقوق اين سايت محفوظ است. کپي برداري پيگرد قانوني دارد.

دیجیتال مارکتینگ   ثبت آگهی رایگان   ظروف مسی زنجان   خرید ساعت هوشمند