لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 101 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام
فان فى العدل سعة و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق (نهج البلاغهـاز كلام 15)
على عليه السلام مرد حق و عدالت بود و در اين امر بقدرى شدت عمل بخرج ميداد كه فرزند دلبند خود را با سياه حبشى يكسان ميديد،آنحضرت از عمال خود باز جوئى ميكرد و ستمگران را مجازات مينمود تا حق مظلومين را مسترد دارد بدينجهت فرمود:بينوايان ضعيف در نظر من عزيز و گردنكشان ستمگر پيش من ضعيفند.حكومت على عليه السلام بر پايه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حكم نميداد و هيچ امرى و لو هر قدر خطير و عظيم بود نميتوانست رأى و انديشه او را از مسير حقيقت منحرف سازد.على عليه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعايت حقوق بندگان مسئول ميدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقيقتى آن بود و محال بود كوچكترين تبعيضى را حتى در باره نزديكترين كسان خود اعمال نمايد چنانكه برادرش عقيل هر قدر اصرار نمود نتوانست چيزى اضافه بر سهم مقررى خود از بيت المال مسلمين از آنحضرت دريابد و ماجراى قضيه آن در كلام خود آنجناب آمده است كه فرمايد:و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله يوم القيامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشىء من الحطام.. .
بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (كه به تيزى مشهور است) به بيدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجيرها بر روى آن خارهابكشند در نزد من بسى خوشتر است از اينكه در روز قيامت خدا و رسولش را ملاقات نمايم در حاليكه به بعضى از بندگان (خدا) ستم كرده و از مال دنيا چيزى غصب كرده باشم و چگونه بخاطر نفسى كه با تندى و شتاب بسوى پوسيدگى برگشته و مدت طولانى در زير خاك خواهد ماند بكسى ستم نمايم؟
و الله لقد رأيت عقيلا و قد املق حتى استماحنى من بركم صاعا...
بخدا سوگند (برادرم) عقيل را در شدت فقر و پريشانى ديدم كه مقدار يكمن گندم (از بيت المال) شما را از من تقاضا ميكرد و اطفالش را با مويهاى ژوليده و كثيف ديدم كه صورتشان خاك آلود و تيره و گوئى با نيل سياه شده بود و (عقيل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأكيد ميكرد و تقاضايش را تكرار مينمود و من هم بسخنانش گوش ميدادم و (او نيز) گمان ميكرد دينم را بدو فروخته و از او پيروى نموده و روش خود را رها كردهام!
فاحميت له حديدة ثم ادنيتها من جسمه ليعتبر بها!...
1
عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام
فان فى العدل سعة و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق (نهج البلاغهـاز كلام 15)
على عليه السلام مرد حق و عدالت بود و در اين امر بقدرى شدت عمل بخرج ميداد كه فرزند دلبند خود را با سياه حبشى يكسان ميديد،آنحضرت از عمال خود باز جوئى ميكرد و ستمگران را مجازات مينمود تا حق مظلومين را مسترد دارد بدينجهت فرمود:بينوايان ضعيف در نظر من عزيز و گردنكشان ستمگر پيش من ضعيفند.حكومت على عليه السلام بر پايه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حكم نميداد و هيچ امرى و لو هر قدر خطير و عظيم بود نميتوانست رأى و انديشه او را از مسير حقيقت منحرف سازد.على عليه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعايت حقوق بندگان مسئول ميدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقيقتى آن بود و محال بود كوچكترين تبعيضى را حتى در باره نزديكترين كسان خود اعمال نمايد چنانكه برادرش عقيل هر قدر اصرار نمود نتوانست چيزى اضافه بر سهم مقررى خود از بيت المال مسلمين از آنحضرت دريابد و ماجراى قضيه آن در كلام خود آنجناب آمده است كه فرمايد:و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله يوم القيامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشىء من الحطام.. .
بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (كه به تيزى مشهور است) به بيدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجيرها بر روى آن خارهابكشند در نزد من بسى خوشتر است از اينكه در روز قيامت خدا و رسولش را ملاقات نمايم در حاليكه به بعضى از بندگان (خدا) ستم كرده و از مال دنيا چيزى غصب كرده باشم و چگونه بخاطر نفسى كه با تندى و شتاب بسوى پوسيدگى برگشته و مدت طولانى در زير خاك خواهد ماند بكسى ستم نمايم؟
و الله لقد رأيت عقيلا و قد املق حتى استماحنى من بركم صاعا...
بخدا سوگند (برادرم) عقيل را در شدت فقر و پريشانى ديدم كه مقدار يكمن گندم (از بيت المال) شما را از من تقاضا ميكرد و اطفالش را با مويهاى ژوليده و كثيف ديدم كه صورتشان خاك آلود و تيره و گوئى با نيل سياه شده بود و (عقيل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأكيد ميكرد و تقاضايش را تكرار مينمود و من هم بسخنانش گوش ميدادم و (او نيز) گمان ميكرد دينم را بدو فروخته و از او پيروى نموده و روش خود را رها كردهام!
فاحميت له حديدة ثم ادنيتها من جسمه ليعتبر بها!...
1
عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام
فان فى العدل سعة و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق (نهج البلاغهـاز كلام 15)
على عليه السلام مرد حق و عدالت بود و در اين امر بقدرى شدت عمل بخرج ميداد كه فرزند دلبند خود را با سياه حبشى يكسان ميديد،آنحضرت از عمال خود باز جوئى ميكرد و ستمگران را مجازات مينمود تا حق مظلومين را مسترد دارد بدينجهت فرمود:بينوايان ضعيف در نظر من عزيز و گردنكشان ستمگر پيش من ضعيفند.حكومت على عليه السلام بر پايه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حكم نميداد و هيچ امرى و لو هر قدر خطير و عظيم بود نميتوانست رأى و انديشه او را از مسير حقيقت منحرف سازد.على عليه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعايت حقوق بندگان مسئول ميدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقيقتى آن بود و محال بود كوچكترين تبعيضى را حتى در باره نزديكترين كسان خود اعمال نمايد چنانكه برادرش عقيل هر قدر اصرار نمود نتوانست چيزى اضافه بر سهم مقررى خود از بيت المال مسلمين از آنحضرت دريابد و ماجراى قضيه آن در كلام خود آنجناب آمده است كه فرمايد:و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله يوم القيامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشىء من الحطام.. .
بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (كه به تيزى مشهور است) به بيدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجيرها بر روى آن خارهابكشند در نزد من بسى خوشتر است از اينكه در روز قيامت خدا و رسولش را ملاقات نمايم در حاليكه به بعضى از بندگان (خدا) ستم كرده و از مال دنيا چيزى غصب كرده باشم و چگونه بخاطر نفسى كه با تندى و شتاب بسوى پوسيدگى برگشته و مدت طولانى در زير خاك خواهد ماند بكسى ستم نمايم؟
و الله لقد رأيت عقيلا و قد املق حتى استماحنى من بركم صاعا...
بخدا سوگند (برادرم) عقيل را در شدت فقر و پريشانى ديدم كه مقدار يكمن گندم (از بيت المال) شما را از من تقاضا ميكرد و اطفالش را با مويهاى ژوليده و كثيف ديدم كه صورتشان خاك آلود و تيره و گوئى با نيل سياه شده بود و (عقيل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأكيد ميكرد و تقاضايش را تكرار مينمود و من هم بسخنانش گوش ميدادم و (او نيز) گمان ميكرد دينم را بدو فروخته و از او پيروى نموده و روش خود را رها كردهام!
فاحميت له حديدة ثم ادنيتها من جسمه ليعتبر بها!...
1
عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام
فان فى العدل سعة و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق (نهج البلاغهـاز كلام 15)
على عليه السلام مرد حق و عدالت بود و در اين امر بقدرى شدت عمل بخرج ميداد كه فرزند دلبند خود را با سياه حبشى يكسان ميديد،آنحضرت از عمال خود باز جوئى ميكرد و ستمگران را مجازات مينمود تا حق مظلومين را مسترد دارد بدينجهت فرمود:بينوايان ضعيف در نظر من عزيز و گردنكشان ستمگر پيش من ضعيفند.حكومت على عليه السلام بر پايه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حكم نميداد و هيچ امرى و لو هر قدر خطير و عظيم بود نميتوانست رأى و انديشه او را از مسير حقيقت منحرف سازد.على عليه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعايت حقوق بندگان مسئول ميدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقيقتى آن بود و محال بود كوچكترين تبعيضى را حتى در باره نزديكترين كسان خود اعمال نمايد چنانكه برادرش عقيل هر قدر اصرار نمود نتوانست چيزى اضافه بر سهم مقررى خود از بيت المال مسلمين از آنحضرت دريابد و ماجراى قضيه آن در كلام خود آنجناب آمده است كه فرمايد:و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله يوم القيامة ظالما لبعض العباد و غاصبا لشىء من الحطام.. .
بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (كه به تيزى مشهور است) به بيدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجيرها بر روى آن خارهابكشند در نزد من بسى خوشتر است از اينكه در روز قيامت خدا و رسولش را ملاقات نمايم در حاليكه به بعضى از بندگان (خدا) ستم كرده و از مال دنيا چيزى غصب كرده باشم و چگونه بخاطر نفسى كه با تندى و شتاب بسوى پوسيدگى برگشته و مدت طولانى در زير خاك خواهد ماند بكسى ستم نمايم؟
و الله لقد رأيت عقيلا و قد املق حتى استماحنى من بركم صاعا...
بخدا سوگند (برادرم) عقيل را در شدت فقر و پريشانى ديدم كه مقدار يكمن گندم (از بيت المال) شما را از من تقاضا ميكرد و اطفالش را با مويهاى ژوليده و كثيف ديدم كه صورتشان خاك آلود و تيره و گوئى با نيل سياه شده بود و (عقيل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأكيد ميكرد و تقاضايش را تكرار مينمود و من هم بسخنانش گوش ميدادم و (او نيز) گمان ميكرد دينم را بدو فروخته و از او پيروى نموده و روش خود را رها كردهام!
فاحميت له حديدة ثم ادنيتها من جسمه ليعتبر بها!...
برچسب ها:
دانلود مقاله در مورد عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام کامل شده عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام کامل شده دانلود دانلود مقاله در مورد عدالت و حقيقت خواهى على عليه السلام کامل شده عدالت حقيقت خواهى على عليه السلام کامل شده دانلود مقاله مورد