لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 98 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
ابوسعيد محمد بن سرخ نيشابوري
نام وي به عنوان استاد نظامي عروضي در تاريخ آمده است و از وي با عناوين فاضل و دانشمند ياد كرده اند كه شاگرد و مريد ابوالهيثم (احمد بن حسن جرجاني) بود. در سياق التاريخ آمده كه او شعر نيز مي گفته و در اواخر قرن پنجم در نيشابور وفات يافته است.
حسن بن علي بن قاسم بن عبدشادياخي
تنها دانشمندي كه به شادياخي ذكر شده است او مكني به ابوبكر بوده و در كتاب انساب سمعاني آمده است كه وي به حضور ابوالقاسم قشيري رسيده و از فضلا و علماي قرن پنجم بوده است.
(سياق التاريخ ـ ص 25)
ابوالحسن علي بن حسن بن علي صندلي
يكي از مشاهير فقهاي حنفي در قرن پنجم و صاحب نفوذ و شهرت و اعتبار بيش از حد بود. وي حنفي معتزلي و واعظي خوش سخن بود. با طغرل به بغداد رفت و در بازگشت به نيشابور عزلت و انزوا گزيد و چون ملكشاه از وي در اين باب جويا شد بر او عتاب كرد و پاسخ داد: من مي خواستم كه تو بهترين پادشاه باشي كه به زيارت علما مي آيي و من بدترين علما نباشم كه به ديدار شاهان مي روند. (حديث از رسول اكرم (ص))
وي به اعتبار مذهب فقهي (صنفي) و هم به اعتبار مذهب كلامي (معتزلي) با شافعيه و اشاعره نيشابور از قبيل ابومحمد جويني و ابوالمعالي جويني مخالفتها و جنگها داشته است صندلي منسوب به شغل كفش فروشي است. از اين خاندان مردان بزرگي برخاسته اند وي در 17 ربيع الاخر سال 484 به روايتي سال 480 فوت كرده در مدرسه خود در نيشابور مدفون شد.
(تعليقات اسرارالتوحيد بخش دوم دكتر محمدرضا شفيعي كدكني)
محمد بن فضل فراوي
محمد بن فضل بن احمد ملقب به ابوعبدالله را به عنوان امام متقين و اهل مناظره و محدث و واعظ نوشته اند كه در ميان مردم و اهل علم مورد محبت و وثوق بوده است و در سال 503 در نيشابور فوت كرد.
(ياقوت در كتاب معجم البلدان)
عبدالله ابوسعد قشيري (414 ـ 477 هـ . ق.)
بزرگترين پسر ابوالقاسم قشيري و فاطمه دقاق بود كه در سال 414 در نشابور متولد شد و مباني فقه و حديث و روايت را از پدر و مادر آموخت و محدثي چيره دست و مصنري معروف و استاد در زبان عربي شد. وي عمر بسيار كوتاهي نمود و در سال 477 از دنيا رفت از مخول فضلا و سرآمد علماء عصر خود بود. علم اصول و تفسير را درس مي گفت و شيخ مشايخ خراسان شد او داراي اشعار و قصايد نيك بود.
1
2
(تاريخ نيشابور ـ سيد علي مؤيد ثابتي)
عبدالله ابوسعيد قشيري
دومين پسر ابوالقاسم قشيري كه مادرش ام البنين فاطمه دقاق بود كه فرزند چنين پدر و مادري بايد به مقامات عالي علمي برسد. وي مدت 15 سال خطيب مسجد منيعي نيشابور بود و هر جمعه از نو خطبه اي مي خواند و نوشته اند كه هيچ گاه خطبة او تكرار نشد و در زمان زندگي پدرش در مدرسة نظاميه نيشابور عصرهاي جمعه مجلس املاء داشت. در سال 494 هـ . ق. فوت كرد و در مدرسه دقاق نزديك پدرش دفن شد.
(مشاهير نيشابور ـ ص 479)
ابوالمظفر عبدالمنعم قشيري
كوچكترين پسر ابوالقاسم قشيري در صفر 455 هـ . ق. متولد شد و از نَسَوي و حسان منيعي (سازنده مسجد منيعي در نيشابور) حديث آموخت كه بالطبع پدر و مادرش نيز معلمين او بوده اند. وي به مدت بيست سال در نيشابور به روايت حديث پرداخت و بعد از 77 سالگي در سال 532 در نيشابور درگذشت. و در مقبره خانوادگي دفن شد.
(مشاهير نيشابور ـ ص 499)
سيد ابوعبدالله الحسين بن علي بن الداعي بن يحيي العلوي
معروف به نسابه در سال 440 متولد و در سال 513 در نيشابور وفات يافت. (شايد كتاب لباب الانساب را ابوجعفر بن محمد بن هرون براي او يا يكي از اعقاب او نوشته است.)
(تاريخ نيشابور ـ سيد علي مؤيد ثابتي ـ ص 269)
ابن عبدالله عتيق ابن محمد الشورياني
ابوبكر شيخ الكاشف وي صوام بالنهار (روز ، روزه) قرام با الليل (شب زنده دار) بود در سال 494 وفات يافت. وي ظاهراً همان ابوبكر سورآبادي صاحب تفسير مشهور است كه در زمان الب ارسلان تأليف شده است، نسخه اي از اين قرآن كه وقف بر مزار شيخ احمد جام و در گنجينه آن مزار محفوظ بود در سالهاي اخير قسمتهائي از تفسير آن منتشر شد و قصص قرآن مجيد مستخرج از اين تفسير را دانشمند محترم آقاي دكتر يحيي مهدوي در سال 1345 به چاپ رسانيد.
(تاريخ نيشابور ـ سيد علي مؤيد ثابتي ـ ص 284)
1
4
يعقوب ابن احمد بن مجمد بن محمد بن احمد القاري
استاد اديب عالم معروف كثيرالتأليف اصول را نزد ابي سعد دوست آموخت. و مصاحبت كرد با امر ابوالفضل ميكال و ابي العميد ابابكر مهستاني وي تأليفات و مكاتبات و اخوانيات بسيار بنظم و نثر داشت و در سال 474 وفات يافت.
(لغت نامه دهخدا ـ ج )
طاهر بن محمد بن احمد بن محمد بن يوسف الثعامي
ابوعبدالرحمن اديب فقيه فاضل از خانوادة علم و فضل كه از اصحاب اصم استماع حديث كرده بود و همينطور از اصحاب ابي علي الرفا و در مجالس اصلاً در نيشابور حديث مي گفت. بزرگان و ائمه و همچنين خواجه نظام الملك در مجالس او حضور ميافتند وي كتابي به فارسي در شرايع و احكام تأليف كرد در سال 399 متولد شد و در سال 479 وفات يافت.
(سياق التواريخ ـ عبدالفاخر ………)
عبدالرحيم بن عبدالكريم هوازن قشيري
ابونصر امام الائمه وي در انواع علوم تبحر بود و براي تحصيل علم شب زنده داري مي كرد و چون به مكه عزيمت نمود جمعيت بسياري با او همراه شدند موقعيكه به بغداد رسيد چيزي در آن شهر اقامت ساخت و مجلس درس برقرار كرد بسياري از خواص و عوام از جمله ابي اسحق شيرازي و ائمه ديگر در مجلس درس او حضور مي يافتند وي شعر نيكو مي گفت عاقبت در روز جمعه 28 جمادي الاخر سال 514 در نيشابور وفات يافت و در مقبره باب عروه دفن شد.
ابن خلكان مي گويد او امامي بزرگ بود و علماء بغداد مي گفتند مانند او نديده اند و بسبب اعتقاد و تعصبي كه او در مذهب اشاعره داشت حنابله را با وي حضومت و دشمني بود و كار به فتنه مي كشيد و جماعتي از دو طرف كشته شدند تا اينكه نظام الملك او را به نيشابور فرستاد.
(تاريخ نيشابور ـ سيد علي مؤيد ثابتي ـ انجمن آثار ملي ـ 1335 هـ . ش.)
ناصرخسرو علوي قبادياني
(در نيشابور مذهب حاكم بر جامعه روح ناصر خسرو را سيراب نمي كرد.)
ناصرخسرو بعد از اينكه سفرها كرد و مباحثات فراواني نمود. سفرهايش در ايران، ارمنيه، آسياي صغير، شام، فلسطين، حجاز، سودان، قيروان و مصر بود. سه سال در مصر اقامت گزيد و چهاربار حج بجا آورد. در مصر به مذهب اسماعيلي و باطنيان گراييد و پيش از آنكه در اين آيين مراحل مستجيب و مأذون را پشت سر گذاشت و شايستگي دعوت و سمت داعي را احراز نمود به دستور خليفه فاطمي به عنوان «حجت جزيره خراسان» به بلخ بازگشت. در اين سال 50 سال از عمر مي گذشت و با شور و اعتقادي استوار و تعصب سخت به نشر دعوت باطنيان پرداخت. دستگاه خلافت و اهل سنت و جماعت دعوتگري او را برنيافت و با وي از در دشمني درآمدند.
1
4
(چشمه روشن ـ دكتر غلامحسين يوسفي ـ انتشارات علمي تهران ـ 1369)
حكيم ناصرخسرو دوبار به نيشابور آمد. در بار دوم ظاهراً علما و روحانيون با او نظر خوبي نداشتند و شايد در اين سفر متنكراً به نيشابور وارد شده است و براي اطمينان بيشتر در خانه قاضي القضات امام ابوسهل صعلوكي كه امام و بزرگ خراسان بود منزل گزيده اما اقامت وي در نيشابور با وجود حمايت صعلوكي شايد خالي از مخاطره نبوده است بهمين جهت بگفته سياق التواريخ روزي صعلوكي به وي گفت كه تو مرد بزرگي هستي و چنين مي بينم كه علماء خراسان قصد تو مي كنند. صلاح در آن است كه از اين ديار سفر اختيار كني.
ناصرخسرو از شهر نيشابور بجانب بلخ متواري و عزيمت نموده و از آنجا بكوهستان بدخشان رفت و در دره يمگان اقامت گزيد و در همانجا وفات يافت. اهالي ديزباد بالا (عليا) كه در كوههاي نيشابور واقع است و نيز بعضي از مردم شش طراز سبزوار اسماعيلي هستند شايد اقامت ناصرخسرو در نيشابور و تبليغات پنهاني او در گرايش بعضي از مردم آن حدود باين آيين مؤثر بوده است.
(تاريخ نيشابور ـ ثابتي ص 352 و 353)
ابوبكر پوشنگي
سال 473 در هرات متولد شد و علم فقه را آموخت. وي را امامي فاضل و پرهيزكار نوشته اند كه به نيشابور آمد و مدتي تدريس كرد. تا سال 543 هـ . ق. در همين شهر درگذشت.
(مشاهير نيشابور ـ ص 580)
ابوالحسن واحدي
علي پسر احمد ناصر نامبردار به واحدي نيشابوري از دانشمندان بزرگ نحو و حديث و از مردم نيشابوري. وي به بسياري از شهرها سفر كرده است و در نزد خواه نظام الملك احترامي بسيار داشته وي در سال 468 هجري در نيشابور چشم از جهان فرو بست. از نوشته هاي او مي توان كتاب البسيط در تفسير قرآن و كتاب الوسيط و كتاب الوجيز را نام برد.
(فرهنگ 3000 تن از بزرگان و ناموران ايران ـ دكتر عبدالعظيم رضايي ـ انتشارات اقبال 1383)
ابوالمعالي
عبدالملك پسر عبدالله از فقيهان نامدار و از بزرگان مذهب شافعي در سال 419 هجري در نيشابور زاده شد و در همان شهر نزد پدر خود دانش هاي آن روز را آموخت. سفري هم به حجاز و بغداد كرد. خواجه نظام الملك اوقاف دانشگاه نظاميه نيشابور را به او واگذاشت و او مدت 30 سال در آنجا سرگرم تدريس بود. در سال 478 در نيشابور درگذشت.
برچسب ها:
دانلود مقاله در مورد مشاهیر در نیشابور 100 ص مشاهیر در نیشابور 100 ص دانلود دانلود مقاله در مورد مشاهیر در نیشابور 100 ص مشاهیر نیشابور 100 دانلود مقاله مورد مشاهیر نیشابور