امروزه اهمیت آموزش و پرورش بر هیچ كس پوشیده نیست، سرمایه امروز و آینده ماست، سرمایه هایي كه نمي توان قیمتي بر آن نهاد و همان چیزي است كه بشر را از عصر تاریكي و جهل به عصر روشنایي و نورسوق داده است (یونسكو به نقلِ از نوري،9 200) بنابراین آموزگاري یكي از مشاغل مهم و اساسي هر جامعه اي به شمار مي رود زیرا مسؤولیت هدایت و پرورش یک نسل برعهده معلمان جامعه است (زاهد و همكاران،9 200).
از آن جا که مدرسه بزرگترین سازمان انسانی است که با هدف پرورش و تربیت انسان ها در ابعاد جسمی و روحی شکل گرفته، انتظار می رود که بتواند انسان های سالمی تربیت کند. شاگردان به عنوان اعضای جامعه باید بتوانند بر خود و محیط خود با مهارت تسلط یابند و سه فضای اساسی زندگی یعنی عشق، کار و تفریح را به درستی به طور منطقی هدایت کنند (کریم زاده، 1380). باور های خود کار آمدی بر انتخاب های افراد، رشته ی تحصیلی آنان و فعالیت هایی که انجام می دهند تاثیر می گذارد و افراد تمایل دارند به فعالیت هایی بپردازند که از انجام آن ها احساس اطمینان کنند و از فعالیت هایی که احساس می کنند توانایی انجام آن ها را ندارند بپرهیزند. با توجه به اهمیت و نقش نیرو های کارامد و توانمند در کشور و رسالت مهم مدارس در پرورش چنین نیرو هایی که از اولویت های معقول یک جامعه است، انتظار جامعه از آموزش و پرورش این است که دانش آموختگانی برای جامعه تربیت کند که دارای توانایی های کافی باشند بنابر این هر آنچه بتوانند بر توانمند ساختن دانش آموز و موفقیت وی تاثیر بگذارند دارای اهمیت است(بندورا ، 1999 نقل از زارع زاده و کدیور،1386).
در فرایند آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) معلم چهره شاخصی است که می کوشد مهارت ها و دانش های خود را به صورتی هدف مند به فرا گیران برساند و در آن ها تغییر رفتاری ایجاد نماید. دکتر علی اکبر سیف معلم را کسی می داند که: با یک یا چند دانش آموز به رفتار تعاملی می پردازد و هدفش این است که در دانش آموز تغییری ایجاد نماید. این تغییر چه شناختی باشد، چه نگرشی و حرکتی (مهارتی) از سوی معلم یک تغییر هدف مند است(سیمای معلم؛ احمد صافی، 1384،ص 21).
و.........................
برچسب ها:
نقش مشارکت والدین در خودکارآمدی زبان انگلیسی دانش آموزان