موضوع روانشناسی، مطالعه رفتار انسان و فرآیندهای روانی و اهداف قابل پیش بینی، توصیف، تبیین و کنترل است. با توجه به این دو تعریف، وقتی صحبت از روانشناسی بازار می شود، منظور بررسی و تحلیل مکانیسم ها و رفتارهای معامله گران و فعالان بازار مالی است. در روانشناسی بازار ابتدا الگوهای رفتاری معامله گران را بیان می کنیم و سپس براساس توضیحات، رفتار معامله گران را در زمان های مختلف پیش بینی می کنیم.
بسیاری از اعمال نادرست معامله گران که باعث می شود تصمیمات آنها به جای سود منجر به زیان شود، ریشه در شیوه زندگی آنها از کودکی تا نوجوانی دارد. جایگزینی این الگوهای رفتاری نادرست با الگوهای رفتاری جدید و صحیح، مستلزم دانش، آموزش، پایبندی به اصول و نظم و انضباط زیاد از سوی معامله گر است.
روانشناسی بازار چیست؟
فرآیندها و موقعیت های ذهنی مختلف، احساسات و انگیزه های متفاوتی را ایجاد می کنند. به عنوان مثال، این واقعیت که یک فرد، سهامی را برای مدت طولانی نگه می دارد، نشان می دهد که او می خواهد از ضرر جلوگیری کند. یکی از تاثیرگذارترین عوامل بازار، رفتار معامله گران است. ورود به روانشناسی بازار و درک رفتار معامله گران تاثیر بسزایی در موفقیت افراد در بازارهای مالی خواهد داشت. در واقع می توان گفت یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک معامله گر موفق باید علاوه بر استراتژی های معاملاتی و مدیریت سرمایه، به روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشد.
برای تعریف روانشناسی بازار از اصطلاحات و توضیحات مختلفی استفاده می شود. این تعاریف شامل موارد زیر است:
یک احساس عمومی است که بازار در هر لحظه آن را تجربه می کند. عواملی که بر طرز فکرسرمایه گذاریافراد تأثیر می گذارد عبارتند از ترس از امید، طمع، انتظارات و شرایط.
یکی از موضوعات اصلی اقتصادرفتاریاست و به این ایده اشاره دارد که موضوع مورد مطالعه، تأثیر متقابل بین حرکات و وضعیت عاطفی اعضای بازار است.
یک موضوع بین رشته ای بین اقتصاد و روانشناسی است که به بررسی عوامل موثر بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. به عقیده بسیاری از کارشناسان، محرک اصلی حرکت بازارهای مالی،احساساتو نوسانات هیجانی سرمایه گذاران است که چرخه های روانی بازار را ایجاد می کند.
به احساساتی اطلاق می شود که بین خریداران و فروشندگان در یک بازار مالی در یک دوره زمانی مشخص حاکم است، همچنین یک نیروی بسیار قدرتمند است که توسط اصول یا رویدادهای خاص تعریف می شود.
تفاوت بین روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری
ما در بالا به تعاریف رایج روانشناسی بازار پرداختیم و بیان کردیم که یک احساس عمومی در بین فعالان بازار است که باعث خرید یا فروش آنها می شود. اما تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری چیست؟
همانطور که گفتیم روانشناسی بازار به رفتارها و احساسات غالب فعالان بازار در هر زمان اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانه های مالی و تحلیلگران برای توصیف حرکات بازار استفاده می شود.
گفتیم که روانشناسی بازار در مورد توصیف رفتار کلی یک بازار تحت تأثیر عوامل عاطفی و شناختی است. اما در روانشناسی معاملهگر ضمن اشاره به همین عوامل عاطفی و شناختی، تنها به یک فرد نگاه میکنیم. به عبارت دیگر، روانشناسی معامله به رفتارها و جنبههای مختلف شخصیت افراد که بر فعالیتهای معامله گری او تأثیر میگذارد، نگاه میکند.
چرا روانشناسی بازار مهم است؟
گاهی اوقات وقتی از نظر فنی به بازار نگاه می کنید، تصحیح اشتباهات آسان است. به عنوان مثال، هنگام بررسی معامله ای که به سرعت از آن خارج شده اید، به سادگی عوامل فنی که شما را متقاعد به خروج از معامله کرده اند، مجددا تحلیل کنید. سپس به سراغ اندیکاتورها و نوسانگرهای مختلف رفته و به مرور زمان نقطه خروج را در مکان بهتری انتخاب کنید. این زمانی است که ما صرفاً از منظر فنی به بازار نگاه می کنیم. اگرچه اغلب حتی داشتن بهترین استراتژی های مالی به موفقیت ما منجر نمی شود و معاملات ما را به معاملات سودآور تبدیل نمی کند. اینجاست که روانشناسی بازار وارد می شود.
روانشناسی بازار به ما می آموزد که هر روند خاص بازار ممکن است منعکس کننده احساسات فعلی بازار باشد تا سود یا زیان قابل توجهی در ارزش سهام. روانشناسی بازار همچنین به ما کمک می کند تا دانش کافی در مورد خود به عنوان سرمایه گذار به دست آوریم. شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم.
حل مسائل ذهنی و روانی که مانع موفقیت استراتژی های معاملاتی ما می شوند، آسان نیست. در واقع عمده مشکلات روانی در پشت تعصبات و موارد آشکار پنهان شده و در موقعیت های مهم آسیب زیادی به افراد وارد می کند.
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که احساسات افراد بر روان آنها اثر می گذارد. بین عواطف، روان افراد و الگوهای رفتاری آنها رابطه نزدیک و مستقیم وجود دارد. پس بدیهی است که اگر انسان احساسات خود را کنترل کند، معامله بهتری نسبت به قبل انجام خواهد داد. به عبارت دیگر می توان گفت که کنترل احساسات نقش موثری در موفقیت معامله گران خواهد داشت.
رفتار سرمایه گذار
سرمایه گذاران مختلف همه می توانند به این سوال که چرا وارد بازارهای مالی شده اند و برای سرمایه گذاری آمده اند، پاسخ یکسانی بدهند: کسب سود بیشتر. اما این تمام پاسخ نیست. دلایل زیادی وجود دارد که افراد را به سمت فعالیت های مختلف سوق می دهد. همین امر در مورد سرمایه گذاری ها و معاملات در بازارهای مالی نیز صدق می کند. خواسته هایی در درون ما وجود دارد که گاهی نه تنها آنها را بیان نمی کنیم بلکه حتی از آنها هم آگاه نیستیم. فعالیتهای ما همیشه معطوف به اهدافمان نیستند، بلکه گاهی در جهت رفع نیازها و احساسات درونی ما هستند.
عدم آگاهی و اشراف به این خواسته ها و خواسته های درونی می تواند ما را دچار اشتباهات مختلفی کند. اگر این اشتباهات روی احساسات ما تأثیر نگذارد، مطمئناً بر وضعیت مالی ما تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، ادامه معاملات ضررده و مشاهده سرمایه گذاری به عنوان یک بازی جذاب. اینکه سهامی را که کاهش قیمت دارند نفروشیم و همچنان امیدواریم قیمت ها بالا برود، اینکه از ترس از دست دادن سرمایه وارد معاملاتی نشویم که ریسک های معقولی دارند و مواردی از این قبیل همگی تصمیمات احساسی هستند.
به طور کلی، رفتارهای سرمایه گذار را می توان به ۶ احساس مهم نسبت داد. احساساتی که معامله گر را به اشتباه در تصمیمات و رفتارهای خود سوق می دهد. ترس، طمع، هیجان و اضطراب، امید، ناامیدی و خستگی مجموعه ای از احساسات است که معامله گران را به اشتباه در تصمیم گیری ها و رفتارهای خود در موقعیت های مختلف سوق می دهد. به عنوان مثال، ترس از ضرر بیشتر ممکن است باعث شود معامله گر پس از متحمل شدن زیان، اقدامات غیرقابل پیش بینی، سریع و احساسی انجام دهد که باعث می شود ضرر دیگری متحمل شود. یا در مثالی دیگر می توان به هیجان و اضطراب اشاره کرد که معمولاً بیانگر این است که فرد در موقعیت بدی قرار دارد یا معامله ای را انجام می دهد که به ضرر او است.
روش استفاده سرمایه گذاران از روانشناسی بازار
آگاهی از رفتارهای مختلف و ریشه های عاطفی آنها به فرد این توانایی را می دهد که رفتارهای خود را بهتر تحلیل کند. این تجزیه و تحلیل رفتار شخصی به فرد اجازه می دهد تا تصمیمات بهتری بگیرد و وارد موقعیت های سودآور شود یا در زمان های بهتر از موقعیت های ضررده خارج شود. آگاهی از رفتارهای مختلف و ریشه های عاطفی آنها به فرد این توانایی را می دهد که رفتارهای خود را بهتر تحلیل کند. این تجزیه و تحلیل رفتار شخصی به فرد اجازه می دهد تا تصمیمات بهتری بگیرد و وارد موقعیت های سودآور شود یا در زمان های بهتر از موقعیت های کمبود خارج شود.
یک نگرش کلی در بازار وجود دارد که دقیقا برعکس است. براساس این دیدگاه بهترین فرصت برای خرید زمانی است که اکثر مردم ناامید و در بازار دچار رکود شده اند و برعکس بیشترین ریسک زمانی است که اکثر فعالان بازار بیش از حد خوشبین باشند. چنین نگرش ها و قوانینی است که سرمایه گذاران را تشویق می کند تا احساسات بازار را بهتر درک کنند. اگرچه در عمل شناسایی موقعیتهای بهینه آسان نیست اما در نهایت خواندن و درک احساسات بازار به معاملهگران کمک میکند تا مراحل مختلف چرخههای روانشناختی بازار را راحتتر شناسایی کنند و در درون آنها معامله کنند.
مطالعات روانشناسی بازار
روانشناسی معامله گری ما را با ابعاد مختلف و گسترده ذهن و افکار روبرو می کند. اگر می خواهیم ساختار ذهنی مناسبی برای معامله گر شدن داشته باشیم، باید ابعاد مختلف این سوال را مدام مطالعه و تمرین کنیم. مسائلی مانند زمان مناسب برای معامله و زمان نامناسب آن، زمان مناسب برای ماندن در معامله و زمان مناسب برای خروج از آن و سایر مشکلاتی که معامله گران و فعالان بازار مالی دائما با آن مواجه هستند. همگی موضوعاتی هستند که روانشناسی معاملات به بررسی آنها می پردازد.
اما چگونه و توسط چه کسی نظریه های روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری برای اولین بار مطرح شد؟ اولین کسانی که نظریه بازار متعارف را به چالش کشیدند و مفروضات زمان خود را رد کردند آموس توورسکی (اقتصاددان) و دانیل کانمن (روانشناس) بودند. این دو برنده جایزه نوبل شدند، اولین کسانی بودند که نظریه های رایج را رد کردند که تصمیمات انسانی در بازار همیشه براساس اطلاعات عمومی و اطلاعات قیمت است و توانستند در اقتصاد رفتاری پیشگام باشند.
تئوری های تورسکی و کانمن بر خطاهای سیستماتیکی تمرکز دارند که از سوگیری های شناختی ناشی می شوند. در تعریف سوگیری شناختی می توان گفت که این یک الگوی فکری رایج است که منجر به تصمیم گیری غیرمنطقی انسان می شود. از جمله این خطاهای شناختی، سوگیری تایید است. افراد دارای این خطا بر اطلاعاتی که از باورهای آنها پشتیبانی می کند بیش از حد تأکید می کنند و اطلاعاتی را که با باورهای آنها در تضاد است نادیده می گیرند یا رد می کنند. مطالعات تورسکی و کانمن و نظریههای آنها که بر شناسایی خطاهای سیستماتیک و سوگیریهای شناختی تمرکز دارند، به طور گسترده پذیرفته شدهاند. این تئوری ها برای سرمایه گذاری، کسب و کار و استراتژی های مدیریت پورتفولیو استفاده می شود.
روانشناسی بازار در بورس
در بازار بورس ذات عرضه و تقاضا را مردم با سرمایه هایشان تعیین می کنند؛ بنابراین بسیار مهم است که بدانیم انسان ها در چه شرایطی هیجانی می شوند. چه زمانی دچار ترس شده و رفتار هیجانی از خود بروز می دهند؟ چه زمانی ممکن است طمع کرده و معاملات غیر منطقی انجام دهند؟ اساسا چه چیزهایی موجب از دست دادن سرمایه معامله گران می شود؟
شناسایی این موارد به معامله گران کمک می کند تا درک بهتری نسبت به خود پیدا کنند و شناخت بیشتر از چنین رفتارهایی به معامله گران امکان کنترل احساسات را فراهم می کند. برخی از مواردی که در روانشناسی بورس ممکن است معامله گران با آن مواجه شوند، عبارت اند از:
بسیاری از معامله گران نگران بروز اشتباه در انجام معاملات و تحلیل خود هستند.
برخی دیگر از معامله گران دائما نگران از دست دادن سرمایه خود هستند.
کنترل احساسات یکی از دشوار ترین مهارت های معامله گری است.
طمع کسب سود بیشتر را دارند.
تصمیمات هیجانی و عدم پایبندی به حد سود و حد ضرر نیز میان معامله گران بسیار شایع است.
نگرانی از بروز اشتباه در تحلیل
اگر بخواهیم صادق باشیم، در دنیای تحلیلگری هیچ قطعیتی برای تحلیل های شما وجود ندارد. بنابراین معامله گری بر پایه احتمالات است. یک معامله گر حرفه ای برای هر معامله خود میزان سود و ضرر مناسبی را در نظر می گیرد. بنابراین در صورتی که معامله او دچار زیان شود، معامله گر نگرانی از دست دادن تمام سرمایه خود را ندارد، چرا که در معامله گری، زیان بخشی از معاملات شما است و مهم ترین نکته آن است که برآیند معاملات شما سود باشد، نه تک تک معاملاتتان.
به عنوان مثال، یک شخص ممکن است در ۱۰ معامله اخیر خود، ۴ شکست را به همراه آورده باشد، اما همچنان برآیند سودآوری معاملات آن مثبت است؛ چرا که در ۶ معامله دیگر سود بدست آورده است. بنابراین اینکه معامله گر با خود فکر کند که در تمامی خرید و فروش هایش بایستی سود کسب کند، کاملا اشتباه است.
نگرانی از دست دادن سرمایه
روانشناسی بازار به ما می گوید که برای جلوگیری از استرس، لازم است که با سرمایه مازاد خود وارد این بستر شویم و تمامی افرادی که در بازارهای مالی فعالیت می کنند، می دانند که اساسی ترین نکته برای ورود به دنیای سرمایه گذاری این است که با پولی که اساس و پایه های زندگی را دچار تحول می کند، نباید وارد بازار سرمایه شوند؛ چرا که معامله گری، سرمایه شما را در لبه تیغ و پرتگاهی قرار داده که دائما ممکن است آن را از بین ببرد. بنابراین علاوه بر کسب مهارت های حرفه ای و رعایت اصول مدیریت سرمایه، لازم است تنها با بخشی از سرمایه خود به معامله گری بپردازید تا ترس از دست دادن سرمایه در شما کم رنگ شود.
کنترل احساسات در روانشناسی بورس
یکی از سخت ترین مهارت ها در روانشناسی بورس، کنترل احساسات است؛ به این معنا که احساسات می تواند معاملات بزرگ افراد که می توانست موجب کسب سود شود را دچار زیان کند. بنابراین پیش از آن که سرمایه خود را در بازارهای مالی افزایش دهید، ابتدا مطمئن شوید که توانایی کنترل عواطف و احساسات خود را دارید. برای کنترل احساسات خود در روانشناسی بورس، چند راه وجود دارد:
تعیین حد سود و حد ضرر
ایجاد سبد سهام مناسب به جای تک سهم شدن و یا ازدیاد سهام
تعیین استراتژی معاملاتی شفاف و مناسب
شناخت دقیق بازار و تعیین هدف شما از ورود به این بازار
حفظ ثبات و اعتماد به نفس
قانون اول حفظ سرمایه
بسیاری از افراد وارد بازار بورس می شوند تا با رویای کسب سود بزرگ در مدت زمانی اندک به ثروت کلانی دست پیدا کنند، غافل از آن که بورس بی رحم تر از آن است که افراد مبتدی فکر می کنند. بنابراین قانون اول در بورس حفظ سرمایه اولیه و پس از آن کسب سود و خلق بازدهی است و ثبات سودآوری با قانون حفظ سرمایه به مرور زمان، اعتماد به نفس شما در معامله گری را افزایش خواهد داد. تجربه ها نشان داده است افرادی که در معاملات خود صبور هستند و با رویای کسب بازدهی های عجیب به این بازار نیامده اند، در بلندمدت عملکرد بهتری را از خود نشان داده اند.
طمع و ترس در روانشناسی بورس
طمع و ترس دو پارامتر تاثیرگذار در روند سودآوری شما است. افزایش سرمایه برای افزایش کسب سود، بدون برنامه دقیق، استراتژی معاملاتی و مهارت کافی شما را دچار زیان خواهد کرد. از طرف دیگر ترس از دست دادن سرمایه نیز موجب سودهای بسیار جزئی شده و به مرور زمان شما را از معامله گری دور می کند. بنابراین معامله گران بایستی این نکته را بدانند که روندهای صعودی زودتر از آنچه که فکر می کنند، تمام می شود و در روندهای نزولی نیز قرار نیست دارایی شما صفر شود و کنار گذاشتن طمع در روزهای صعودی و غلبه کردن بر ترس بیش از حد در روزهای نزولی، رمز موفقیت در بازارهای مالی است.
جمع بندی
روانشناسی بورس یکی از مهم ترین مسائلی است که هر سرمایه گذار و معامله گری باید آموزش ببیند. روانشناسی به افراد کمک می کند تا بدانند زیان بخشی از دنیای بورس است، بنابراین در هر شرایطی و در هر معامله ای باید انتظار زیان را داشت. همین امر سبب می شود تا نسنجیده و بی منطق دست به معالات عجیب و غریب نزنیم و در طول زمان بتوانیم سودآور باشیم.
روانشناسی بازار به طور ساده میگوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.
روانشناسی بازار یکی از مهمترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.
اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میانرشتهای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیمگیریهای اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار میدهند.
بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایهگذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته میشود.
این بازار میتوان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.
بیشتر بخوانید: شروع سرمایه گذاری در بورس
به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایهگذاران و معاملهگران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.
اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمتها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته میشود.
پس میتوان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایهگذاران و معاملهگرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.
درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعهای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.
بر طبق تئوریهای روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر میباشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سختتر میشد.
در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معاملهگران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایهگذاران را بهتر نیز میکند.
به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل میکند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا میکند.
احساسات در چرخههای بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر میکنند؟
روند رو به بالا
تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوشبینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایهگذاران به وجود میآید.
این احساساتی که از آنها یاد شد، اصلیترین دلایل برای بالا بردن فعالیتهای خرید هستند.
معمولا مشاهده کردن فعالیتهای چرخهای و برگشتپذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمتها مثبت است و همین موضوع باعث میشود که هیجان سرمایهگذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.
همانطور که میبینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخهای باعث اتفاقات مشابه بعدی میشوند.
گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به طور کامل در بر میگیرد و باعث ایجاد حباب میشود.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید میکنند.
معاملهگران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجانزده میشوند و امید به سود کردن دارند.
قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور میشود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.
در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت میکند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.
این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته میشود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع میشود.
روند رو به پایین
وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی میشود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس میدهد.
در چنین شرایطی معاملهگران نمیخواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمتها همچنان کاهش مییابند و احساسات بازار به تدریج منفی میشود.
احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.
در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایهگذاران این سوال پیش میآید که چرا قیمتها در حال کاهش هستند و همین موضوع آنها را وارد مرحله انکار میکند.
درمرحله انکار سرمایهگذاران نمیخواهند داراییها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آنها میتواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.
برخی معاملهگران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخمشان تسکین یابد!
حال وقتی کاهش یافتن قیمتها ادامه پیدا میکند، موج فروش قدرتمندتر میشود.
در این نقطه ترس و وحشت سرمایهگذاران را به مرحله تسلیم میرساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش میکنند.
در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات میرسد، روند رو به پایین متوقف میشود.
معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوشبینی بین سرمایهگذاران رواج پیدا میکند.
این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روندها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته میشوند.
دیدگاهی سادهتر به چرخه بازار:
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره میبرند؟
با فرض اینکه تئوریهای روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن زمانهای بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.
به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمتهای بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود میآید.
در نتیجه بعضی از سرمایهگذاران و معاملهگران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوتهای بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.
به طور ایدهآل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمتها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوشبینی شروع به فروش میکنند.
نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانیای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایهگذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمتها حتی از آن نیز پایینتر بروند.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس
نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایهگذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.
تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص میکند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.
با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سختتر شده و پیشبینی حرکت بعدی قیمتها غیرممکن میشود.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روندهای بازار استفاده میکنند.
شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازهگیری میکنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار اندارهگیری میکند.
اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخههای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص میکند.
فهرست روانشناسی بورس
تعریف روان شناسی بازار سهام
اهمیت روانشناسی هنگام معامله در بازار سهام
۵ راه برای مدیریت روانشناسی هنگام معامله سهام
روانشناسی تجارت
چند نکته مفید برای مقابله با ترس، طمع، پشیمانی و امید به عنوان یک معامله گر
ویژگی های روانی معامله گران موفق
مدیریت روانشناسی بازار سهام
نحوه خواندن وضعیت روانی بازار با شاخص های فنی
کلمات کلیدی دربورس
روانشناسی بازار چگونه خود را در شاخص های فنی نشان می دهد؟
حجم چگونه می تواند به درک روانشناسی بازار کمک کند؟
خواندن سیگنال های علاقه باز
اهمیت روانشناسی بازار
عوامل موثر در روانشناسی بازار
کاربرد روانشناسی بازار در معاملات
هدف اصلی روان شناسی دربورس
کنترل احساسات و عدم تصمیمگیری هیجانی
برنامهریزی، نظم و تعیین حد سود و زیان
تقویت هوش و نگاه کلنگر
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره میبرند؟
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس
عوامل مهم در پیش بینی روانشناسی بازار سرمایه
تأثیر تحقیقات روانشناسی بازار برای سرمایهگذاری
چند نمونه از رفتارهای سرمایهگذاران در بازار بورس
روانشناسی بازار بورس ایران و راهکارهای کلیدی برای کنترل هیجانات
چرا روانشناسی بازار بورس ایران مهم است؟
اهمیت روانشناسی بازاربورس در ایران
عوامل اصلی موفقیت در انجام معاملات بازار بورس
میزان تاثیرگذاری روانشناسی در معاملات بازار بورس
آیا بدون درک روانشناسی بازار بورس میتوان معاملات موفقی داشت؟
تأثیر روانشناسی بازار بورس ایران بر روی رفتار شناسی سرمایه گذاران
احساسات حاکم بر تریدرها در بازار بورس
مهمترین و اصلی ترین ویژگی های بازار بورس
روانشناسی بازار و روانشناسی خویشتن تکمیل کننده یکدیگر هستند
۲۰ نکته کلیدی روانشناسی بورس ایران برای معاملات موفق
رفتارهای اشتباه ناشی از عدم کنترل هیجانات و احساسات در بازار بورس
روانشناسی چرخه بازار بورس و مراحل آن
تحلیل چرخه احساسات درروان شناسی بازار بورس
روانشناسی شخصیت برای ورود به بورس
اهمیت روانشناسی شخصیت قبل از ورود به بورس
رونشناسی معامله گری چیست؟
شخصیت شناسی ورود به بورس
ویژگی های افراد برونگرا در بورس
تیپ های شخصیتی درون گرا در بورس
دلیل موفقیت درونگراها در بورس
مشکلات ویرانگر روانشناختی درمعاملات وعوامل آنها
با ۱۵۰اسلاید تخصصی
برچسب ها:
موفقیت درونگراها در بورس شخصیت شناسی ورود به بورس رونشناسی معامله گری روانشناسی شخصیت برای ورود به بورس مهمترین و اصلی ترین ویژگی های بازار بورس