فرصتهای کارآفرینی Entrepreneurial opportunities عبارتند از نیازهایی که هنوز توسط کسبوکارها ارضا نشدهاند یا به طور کامل پاسخ داده نشدهاند. کارآفرینی فرآیند شناسایی و بهره برداری از فرصتها است. در واقع فرصت، محور فعالیتهای کار آفرینی و موضوع آن قلب تحلیلهای کار آفرینی محسوب میشود. کارآفرینی فرآیند شناسایی نیاز بازار، خلق ایده، تشخیص فرصتها و بهرهبرداری از این فرصتها میباشد.
بدون وجود فرصت، کارآفرینی رخ نمی دهد. فرآیند کار آفرینی چه به ایجاد یک سازمان جدید منجر شده و با به کارگیری مکانیزمهای بازار را باعث شود، نیازمند شناسایی فرصتها و خلق روشهای جدید برای بهره برداری یا سازماندهی آنها میباشد و در این میان آن دسته از افرادی که به کشف، ارزیابی و بهره برداری از فرصتها میپردازند، کار آفرین نام دارند.
اقتصاد مبتنی بر دانش امروز، زمینهای بکر و در حال توسعه بوده و در جهت رشد و پیشرفت کارشناسان، خبرگان و کار آفرینان با انگیزه به شمار میرود. اکنون زمان آن رسیده است که فرد آرزوهای خود را دنبال نموده و به دنبال راهی جهت نفوذ در بازار باشد. کار آفرینان بسیاری یافت میشوند که موفقیت خود را نه به خاطر ذکاوت بلکه به واسطه شانس و قرار گرفتن در محیطی مستعد و همچنین برخورداری از شرایط محیطی مساعد کسب نموده اند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح فرصتهای کارآفرینی پرداخته شده است.
روش تشخیص فرصتهای کارآفرینی
شناسایی فرصت در یک حوزه، صنعت یا بازار کار آسانی نیست. بسیاری از کارآفرینان در وهله اول توانستهاند یک فرصت بکر را از دل صنعت یا بازار پیدا کرده و زمینه خلق نوآوری را برای خود ایجاد نمایند. اما چطور به این قابلیت رسیدهاند؟ چطور برخی افراد فرصتها را کشف میکنند و برخی دیگر قادر به تشخیص آن نیستند؟ در جواب به این سؤال باید بدانید که خود کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت چه فعالیتهایی را انجام دادهاند. مطمئن باشید کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت، مجموعه فعالیتهایی را انجام دادهاند.
الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در شکل زیر ارائه شده است:
روش تشخیص فرصتهای کارآفرینی
روش تشخیص فرصتهای کارآفرینی
براساس این لگو برای شناسایی یک فرصت از سه عامل استفاده شده است. این سه عامل عبارتاند از:
دانش قبلی از بازار و مسائل مشتری
هوشیاری کارآفرینانه
شبکههای افراد و منابع
در حقیقت کارآفرینان از این سه عامل یا ترکیبی از آنها استفاده کردهاند و به فرصتی دستیافتهاند. این الگو نشان میدهد اگر بخواهید که فرصتهای مختلفی دستیابید باید این سه عامل زیر را در خود تقویت کنید. این سه عامل در تشخیص یک فرصت به کارآفرینان کمک زیادی میکند.
الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
ایده، ارائه یک راهحل جدید برای انجام کارهاست، ایده میتواند به صورت یک الگو، طرح و یا برنامه نوآورانه، دستگاهی جدید، روشی نوین برای نظارت بر امور و یا سبک متفاوت مدیریتی باشد. هیج ماشینی قادر به ساخت ایده نیست، بلکه این کار فقط از عهدۀ ذهنی خلاق و پویا برمیآید.
حال ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که تفاوت ایده وفرصت چیست؟ مردم معمولا مفهوم فرصت و ایده را یکی تلقی میکنند و تفاوتی بین آنها قائل نمیشوند، اما در واقع این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند. هرکس ایدههای فراوانی در ذهن دارد، شما ممکن است در روز صدها ایده در ذهن خود بپرورانید. اما «فرصت» نیاز جدیدی است که بتوان آن را به کسبوکار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد. درواقع کار زیادی باید انجام شود تا یک ایده دربارۀ کسبوکاری تازه، به یک فرصت تبدیل شود.
برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطۀ آنها با هم میتوان گفت هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتما یک ایده در دل دارد. شکل زیر بیانگر این مفهوم است.
الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
فرصتها از جمع ایده و یک نیاز بهوجود میآیند. لذا میتوان گفت که فرصتها از دو طریق خلق میشوند. براساس این الگو ایدهای داریم و باید به دنبال نیازی بگردیم که ایدۀ ما پاسخی به آن نیاز باشد. در الگوی دوم نیازی را میشناسیم و باید ایدهای برای رفع آن بیابیم. لذا میتوان گفت نیازی را شناختهاید و حال باید برای خلق یک فرصت، ایدهای برای رفع این نیاز جستجو کنید. در اینصورت شما میتوانید بگویید طبق این مدل یک فرصت را شناسایی کردهاید.
خلاصه و جمعبندی
فرصت، مهم ترین عنصر فرآیند کار آفرینی است. فرصت در فرآیند کار آفرینانه چیزی نیست به غیر از تشخیص، ارزیابی و بهره برداری از شرایطی که کارآفرینان به دلیل ویژگیهای خاص خود توانایی دیدن آنها را پیدا میکنند. در واقع کار آفرینی فرآیندی است که در طی آن فردی بنام کارآفرین، به دلیل داشتن دانش قبلی در یک حوزه خاص توانایی تشخیص یک فرصت را پیدا کرده است. پس از ارزیابی و تشخیص ارزش تجاری آن فرصت اقدام به کسب منابع و اطلاعات جهت بهره برداری از آن فرصت مینماید.
در تعریف فرصت، توماس ادیسون عقیده جالبی دارد. از آنجا که فرصتها با شمایل معمولی در معرض دید همگان ظاهر میشوند، غالبا توسط اکثر افراد نادیده گرفته میشوند. افراد مختلف، فرصت را بر مبنای دیدگاههای خود به اشکال مختلف تعریف کرده اند. در کل میتوان فرصت را شرایطی دانست که بر اساس آن، افراد گزینه هایی را به صورت نوآورانه تشخیص میدهند و امکان معرفی محصول، خدمت، فرآیند، شکل سازمانی و بازاری جدید برای آنها فراهم میشود که منافع حاصل از آن بیشتر از هزینههای آن میباشد.
در یک جمع بندی کلی، کارآفرینی فعالیتی است که در خلق و معرفی کالاها و خدماتی جدید و سازماندهی و اداره ساختارهای کسبوکار، شیوههای جدید در بازاریابی و شناسایی منشایی جدید از منابع اولیه دخالت دارد. لازم به ذکر است که کار آفرینان این فعالیتها را به روشی که تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است به انجام میرسانند. چند الگو در این مقاله برای تشخیص فرصتهای کارآفرینی مطرح شد. علاوه بر این الگوها میتوانید از الگوی اولویک نیز استفاده کنید.
سه مرحله تشخیص فرصت کارآفرینانه
سه مرحله تشخیص فرصت کارآفرینانه
در دنیای امروز، هر کس تعریف خاص خودش را از کارآفرینی دارد. با در نظر گرفتن این تعاریف ممکن است رنج وسیعی از صاحبان کسب و کار، کارآفرین تلقی شوند. با این حال مفهومی کلیدی در دل تمامی تعاریف کارآفرینی وجود دارد: تشخیص فرصت های کارآفرینانه.
تشخیص فرصت کارآفرینانه روند بسیار مهمی است که از سه مرحله تشکیل می شود: شناسایی فرصت، ارزیابی فرصت و بهره برداری از فرصت. با اینکه این مراحل بسیار ساده به نظر می رسد اما در واقع انجام شان نیازمند داشتن اطلاعات و مهارت های خاصی است. برای اینکه کارآفرین خوبی شوید باید بتوانید فرآیند تشخیص فرصت را به طور حرفه ای طی کنید.
۱٫ شناسایی فرصت
افراد راست مغز معمولا بهتر از دیگران فرصت ها را شناسایی می کنند. این افراد معمولا بسیار باهوش هستند. ویژگی خاصی در این افراد وجود دارد: آن ها به همان موقعیت و شرایطی می نگرند که دیگران هم به آن می نگرند اما چیزی متفاوت را در دل این موقعیت ها می بینند: فرصتی برای کارآفرینی. راز موفقیت شان این است که همه ی جنبه های مساله را بررسی می کنند و با نگاهی خلاقانه سعی می کنند راه حل های متنوعی را برای تغییر وضعیت بیابند. بسیاری از افراد ذهن بسته ای در مواجهه با شرایط مختلف دارند و همواره می خواهند از راه های مطمئن و از پیش تعیین شده مسایل را حل کنند در حالی که افرادی با شم کارآفرینی قوی هر بار که با مساله جدیدی رو به رو میشوند دنبال راهکاری مبتکرانه می روند.
گرچه به نظر می رسد که مرحله شناسایی فرصت تنها در ابتدای فرآیند راه اندازی کسب و کار مهم است ولی کارآفرینان باید بدانند که برای بقای کسب و کار در دنیای رقابتی امروز چاره ای ندارند جز اینکه فرصت های جدیدی را از دل شرایط بیرون بکشند و کسب و کار شان را با تغییرات همگام سازند.
۲٫ ارزیابی فرصت
در این مرحله کارشناسان وارد می شوند. اگرچه کارشناسان و متخصصان معمولا در مرحله ی شناسایی فرصت های کارآفرینانه کمک چندانی نمی توانند بکنند اما پس از اینکه فرصت شناسایی شد نیاز است که بررسی های دقیقی از جنبه های مالی، امکان سنجی، بازاریابی، رقابتی و … روی آن صورت بگیرد. مهم ترین پرسشی که کارآفرینی پس از شناسایی فرصت باید به آن پاسخ دهد این است: آیا می توانم در بازار فعلی ایده ام را به کسب و کاری سودآور تبدیل کنم؟
اولین کاری که کارآفرین پس از ایده پردازی باید انجام دهد طراحی مدل کسب و کار است. مدل کسب و کار دید جامعی از امکان پذیر بودن ایده در شرایط موجود به کارآفرین می دهد. مدل کسب و کار اگر به خوبی طراحی شود بسیاری از جنبه های پنهان کسب و کار را در همان مراحل اولیه بررسی می کند. گاهی شما فقط به مدل کسب و کار نیاز دارید تا متوجه شوید که ایده ی عالی کسب و کاری شما به هیچ دردی نمی خورد. به یاد داشته باشید که فاز تشخیص فرصت برای شناخت فرصت های سودآور است نه هر فرصتی.
در گام بعد کارآفرین باید طرح کسب و کار خود را بنویسد. موضوعی که تقریبا همه با آن آشنایی دارند. طرح کسب و کار خوب می تواند به پرسش های کلیدی و مهمی پاسخ دهد: بازار مناسب ِ محصول یا خدمت تان چیست؟ در شرایط فعلی مشتریان خواهان چه چیزی هستند؟ مزیت رقابتی تان چیست و چگونه میخواهید حفظش کنید؟ چگونه می خواهید سرمایه ی اولیه تان را تهیه کنید و برنامه تان برای بازگشتش چیست؟
پس از پاسخ به این پرسش ها باید بتوانید به پرسش بسیار مهم دیگری پاسخ دهید: چگونه کسب و کار تان را در ذهن مشتری ماندگار کنید؟ بسیاری از صاحبان کسب و کار عقیده دارند که تفاوت بین کسب و کارهای موفق و شکست خورده در پاسخ به همین سوال است. به یاد داشته باشید که اسمی ماندگار و پرآوازه به شما کمک می کند که حتی در اوضاع بد بازار و رکود اقتصادی به سود آوری ادامه دهید. از این قبیل شرکت ها در دنیای امروز زیاد هستند مانند اپل.
درست مانند شناسایی فرصت، مرحله ارزیابی فرصت هم محدود به شروع کسب و کار نمی شود بلکه در طول اجرای تمام مراحل کسب و کار ادامه پیدا می کند. داشتن برنامه قبلی کمک زیادی می کند اما کارآفرین باید در عین حال در مقابل تغییرات ناگهانی فضای کسب و کار انعطاف پذیر باشد. بزرگترین چالش کارآفرینان همین مواجهه با تغییرات و شوک های ناگهانی است که با برنامه ریزی های قبلی نمی توان با آن ها مواجه شد.
۳٫ بهره برداری از فرصت
به این مرحله فاز ” عملی کردن ایده” هم می توان گفت. در این مرحله باید تمام طرح ها و ایده های دو مرحله ی قبل را اجرایی کنید. تجربه نشان داده که این سخت ترین مرحله است. یکی از مشکلاتی که در این مرحله وجود دارد این است که نمی توان برای انجام آن برنامه ریزی کرد. این مرحله تلفیقی از اجرای تکنیک ها، بهره گیری از افراد خلاق و مبتکر و روبه رو شدن با موقعیت های سخت و غیرقابل حل است. حالا زمان تشکیل تیم، جذب سرمایه و تدوین استراتژی های بازاریابی و فروش است.
وقتی به مرحله اجرایی کردن ایده تان می رسید با پرسش های تازه ای رو به رو می شوید. آیا تیم کسب و کاری تان به درستی کار می کند؟ آیا کسب و کارتان مقیاس پذیر(قابل انعطاف) است؟
در تئوری، کسی که تمام دانش و آگاهی لازم را برای راه اندازی کسب و کار فرا می گیرد آماده ی کارآفرینی است اما در عمل بسیاری از مطالب تئوری کاربردی ندارند. کارآفرینان بیشتر از هر چیز باید به تجربه ها و مهارت هایی که در دنیای کسب و کار به طور عملی کسب می کنند تکیه کنند.
فرصت های کارآفرینی ،کلید موفقیت مدیران کهنه کار
فرصت ها ،مفهومی کلیدی دررشته کارآفرینی است و ادبیات بسیاری پیرامون این مفهوم ارائه شده است.بدون فرصت ،کارآفرینی وجودندارد.کارآفرین بالقوه،بسیارخلاق وسخت کوش است،اما بدون وجودفرصت ،این ویژگی ها ،به خودی خود به فعالیت کارآفرینانه منجر نمی شود.پژوهشگران درسال های اخیر توجه خاصی به مقوله کارآفرینی به عنوان فرصت دشته اند.
ازمنظر ونکاترامان و شین ؛ کارآفرینی به عنوان فرآیندی است که از طریق آن«فرصت هایی برای خلق کالا و خدمات آتی ،کشف ،ارزیابی و بهره برداری می شود»
براساس مکتب اقتصادی،فرصت های کارآفرینانه مزیت رقابتی را برای اولین شرکت هایی ارائه می کنند که قادربه کشف وبهره برداری از آنها هستند.مزیت رقابتی موقتی است ،با این حال ،چون اطلاعات درمورد فرصت های ارزشمند ،دردسترس است،سایرشرکت هامنابع و امکانات موردنیاز رابرای بهره برداری از این فرصت ها فراهم می کنند.
هزاران «فرصت»برای کارآفرینان وجود دارد تامورد استفاده قراردهنداما تعدادزیادی از این فرصت ها،فرصت های کارآفرینانه واقعی بالانیستند.ممکن است بین فرصت دربین فرد وهمان فرصت درذهن مشتریان یا تامین کنندگان مالی تفاوت زیادی وجود داشته باشد.
کارآفرین فرصت هایی را شناسایی می نماید که دیگران یا آن فرصت ها را نمی بینند ویا اینکه متوجه آن فرصت ها نمی شوند.موفقیت کارآفرینان وابستگی شدید به درک هوشمندانه کارآفرینان و شناسایی و درک فرصت های کارآفرینانه موجود دارد.ودر این برهه از زمان کارآفرینان هوشمند از اطلاعاتی که در دسترس همگان قرار داردبرای تولید کالایاخدمت جدید بهره می گیرند.
فرصت های کارآفرینی کدامند؟
سؤالی که به ذهن می رسد این است که “فرصت چیست؟” توماس ادیسون معتقد است که:” از آنجا که فرصت ها با شمایل معمولی در معرض دید همگان ظاهر می شوند، غالباً توسط اکثر افراد نادیده گرفته می شوند.”افراد مختلف، فرصت را بر مبنای دیدگاه های خود به اشکال مختلف تعریف کرده اند. در کل می توان فرصت را شرایطی دانست که بر اساس آن، افراد گزینه هایی را بصورت نوآورانه تشخیص می دهند و امکان معرفی محصول، خدمت، فرآیند، شکل سازمانی و بازاری جدید برای آنها فراهم می شود که منافع حاصل از آن بیشتر از هزینه های آن می باشد. بیشتر افراد تصور می کنند که موفقیت های کارآفرینانه بر اساس یک ایده کاملاً جدید حاصل شده است. اما همیشه یک ایده به تنهایی کافی نیست. میلیون ها نفر از مردم ایده هایی در سر داشته اند که هیچکدام تبدیل به یک شانس طلایی نشده اند! شروع و راه اندازی یک کسب وکار نیازمند چیزی بیش از یک ایده و نیازمند فعالیت های بیشماری از جمله استخدام کارکنان، خرید تجهیزات، اجاره تسهیلات، بازاریابی، جمع آوری منابع مالی و فعالیت هایی از این دست می باشد. اغلب افراد معمولاً جهت راه اندازی کسب وکار خود، یک “سناریو” یا دستورالعمل از پیش تعیین شده که پیش از این در جای دیگریپیاده سازی شده را اجرا می کنند. کارآفرینان ممکن است هنگام راه اندازی بنگاه، مجموعه ای از دستورالعمل ها را ادغام و با بکارگیری آنها، مقدمات پیاده سازی فعالیت خود را فراهم آورند. چنین فرآیندی گاهی حساس و حتی دلهره آور بوده و تعجب برانگیز نیست که بسیاری کارآفرینان تازه کار هرگز جهت پیاده سازی ایده خود دست بکار نمی شوند.
گر افراد علاقهمند به کارآفرینی چارچوب یا قالبی در اختیار داشته باشند که به آنها بگوید در چه زمینهای یا با چه شرایطی به دنبال ایده مناسب باشند، آنگاه احتمال موفقیتشان در کشف فرصت و پس از آن خلق ارزش یا همان کارآفرینی به میزان قابلتوجهی ارتقا خواهد یافت. گرچه تشخیص فرصت و توسعه ایده مناسب برای پوشش نیاز شناسایی شده، غالبا بهصورت شهودی توسط کارآفرین انجام میشود، ولی دانشمندان این عرصه همواره به دنبال شناسایی شرایط و چگونگی انجام این کنش یا عمل توسط کارآفرینان بودهاند. در این یادداشت سعی داریم با استفاده از برخی از جدیدترین و معتبرترین تئوریهای مطرح در ادبیات کارآفرینی، چارچوبی را در اختیار علاقهمندان قرار دهیم که با استفاده از آن قادر باشند در شناسایی فرصتهای کارآفرینانه و ایدهپردازی موثرتر عمل کنند.
بهطور کلی کارآفرینان دارای ویژگیهای روانشناختی مشترکی از قبیل هوشمندی کارآفرینانه، شجاعت، مخاطرهجویی، تخیل و رویاپردازی و اراده و آزادی عمل هستند. کارآفرینان از طریق مقابله با ثبات و ایستایی، همواره تغییرات بزرگ و رادیکالی در جامعه پیرامون خود ایجاد میکنند. اقتصاددانان در عصر حاضر معتقدند نیروی محرک بازار نه مصرفکننده است و نه مالکان زمین و کالاهای سرمایهای؛ بلکه کارآفرینان پیشرو، متفکر و ریسکپذیر هستند که بهعنوان نیروی محرک بازار و اقتصاد عمل میکنند.
طبق نظریه کرزنر (یکی از دانشمندان صاحبنظر حوزه کارآفرینی)، لازمه وجود کارآفرینی، کنش کارآفرینانه است. کنش کارآفرینانه همان فعل، اقدام یا عملی است که فرد کارآفرین در راستای خلق ارزش یا کارآفرینی انجام میدهد. کارآفرینان با داشتن کنشهای جسورانه، متهورانه و سوداگرانه به دنبال کشف و بهرهبرداری از فرصتهای خلق ارزش و کسب سود خالص هستند. در کنش کارآفرینانه عنصر بسیار مهمی تحتعنوان «کشف فرصت» مستتر است. براساس دیدگاه مورد بحث، فرصت عبارت است از وجود خطاهای کارآفرینانه در بازار و خطاهای کارآفرینانه را نیز نتایج نادرست حاصل از تصمیمگیریهای پیشین سایر کارآفرینان تعریف میکنند.
وجود فرصت در بازار امری بدیهی است و کارآفرین باید همواره به دنبال کشف فرصت باشد؛ وی پس از کشف فرصت است که قادر خواهد بود ایده مناسبی را برای آن توسعه دهد. کارآفرین ابتدا عامل کشف خطاهای بازار و پس از آن منشأ کشف فرصت است. بنابراین فرصت همان خطای بازار است یا به عبارت دیگر، از وجود خطاهای کارآفرینانه که شامل کمبودها، مازادها و تخصیص نادرست منابع در بازار است، فرصت به وجود میآید. بر این اساس وجود خطاهای کارآفرینانه مقدمه و پیششرط عمل کشف فرصتهای کارآفرینانه است.
کشف فرصت یا همان کشف خطای کارآفرینان قبلی در بازار، اصلیترین اقدامی است که یک کارآفرین باید انجام دهد. کارآفرینان قبلی نیز که با شناسایی نیازهای پاسخ داده نشده یا بهطور ناقص پاسخ داده شده اقدام به کارآفرینی کرده بودند، دارای خطاهایی در پوشش نیاز متقاضیان هستند. آنها یا موفق به توسعه ایده مناسب برای پوشش کامل نیاز مشتریان نشدهاند یا به مرور زمان و با تغییرات عوامل محیطی، دیگر، محصولاتی را که بهطور کامل منطبق با نیاز فعلی مشتریان باشد ارائه نمیکنند.
بنابراین کارآفرینی که قادر به شناسایی و تشخیص خطاهای کارآفرینانه موجود در بازار باشد، قادر خواهد بود ایده مناسب برای خطاهای موجود را توسعه داده و محصولی را که مورد تقاضای بازار باشد ارائه کند.
فهرست فرصت کارآفرینی
تعریف فرصت
الگوی کشف فرصت های کارآفرینی ازمنظرصاحب نظران کارآفرینی
فرصت های کارآفرینی از دیدگاه شومپیتر
سه دیدگاه نظری در مورد فرصت های کارآفرینی
فرصتهای کارآفرینی در امور دام
زمینه های اصلی فرصتهای کارآفرینی در زیر بخش امور دام
فرصتهای کارآفرینی در بخش تولیدات دامی استان کرمانشاه
تشخیص فرصت از منظر پژوهشگران کارآفرینی
مروری بر مفهوم فرصت در کارآفرینی
طراحی الگوی ارزیابی فرصتهای کارآفرینی در بیمه های عمر
بیمه عمر در ایران و جهان
فرصت کارآفرینانه
ارزیابی فرصت کارآفرینی
بیمه عمر
تحقیقات مربوط به تقاضا و بازار بیمه عمر
. ارزیابی بازار در صنعت بیمه و بیمه عمر
عوامل مؤثر بر ورود یا ارائه محصول جدید به بازار بیمه عمر
تشخیص – کشف – خلق
کرزنر و نظریه هوشیاری کارآفرینانه
فرصتهای شومپیتری در مقایسه با فرصتهای کرزنری
عوامل فردی موثر درشناسایی وبهره برداری ازفرصتها
ویژگیهای فردی کارآفرینان
ویژگیهای روانشناختی فردی موثر در شناسایی فرصت
ویژگیهای غیر روانشناختی فردی موثر در شناسایی فرصت
نقش شبکه های اجتماعی درفرصت های کارآفرینی
منابع اجتماعی اطلاعات
هوشیاری کارآفرینانه
منشا غیر روانشناختی بهره برداری از فرصت
سنخ شناسی کارآفرینان
انواع کارآفرینی بر مبنای نحوه بهره برداری از فرصت
مقلدان
مقلدان انطباقی
توسعه دهندگان بازار
انواع کارآفرینی – طبقه بندی دیگر
ظهورفرصتهاوایده ها دربخشهای بازار- چرخه عمر محصول
ظهوربازارهادرمرحله رشد
ظهوربازارهادرمرحله بلوغ
چرخه عمر صنعت
مطالعاتی که تسلط برخی شرکتهای بزرگ بر بازارتایید می کنند
تغییرات محیطی که منجر به خلق گوشه های بازارمی شود.
توسعه فن آوریهای نوین و ظهورفرصتها
راهکارهای جلوگیری از شکست حین ظهورفن آوریهای نوین
برخی ازروشهای بخش بندی بازار
سوالات/نکات مفید برای ورودبه بخشهای جدید بازار
شناسایی وارزیابی فرصتهای کارآفرینی
فرآیند شناسایی فرصتها
ارزیابی فرصتهای کارآفرینی
ارزیابی فرصت تحت شرایط مخاطره ای وفرآیند شناختی کارآفرینان
بهره برداری ازفرصتهای کارآفرینی-فرآیند بهره برداری ازفرصتهای کارآفرینی
عدم اطمینان محیطی وتاثیرآن بر بهره برداری ازفرصت
استراتژیهای بهره برداری ازفرصت
استراتژی های بهره برداری از فرصت ؛بازارهاو سلسله مراتب ها در مقابل شبکه ها(پاول،۱۹۹۰)
مراحل بهره برداری ازفرصتها / مراحل فرآیند کارآفرینی
مرحله شناسایی صنعت و نوع کسب و کار
توسعه مفهوم کسب و کار
هدفگذاری جهت ورودبه بازار
تعیین ساختار حقوقی و نوع مالکیت
شکست دربهره برداری ازفرصتها
شکست دربهره برداری ازفرصتها-مثال های موردی
خطادربهره برداری ازفرصت
آمادگی کارآفرینان دررویارویی با شکست دربهره برداری ازفرصتها
بهره برداری ازفرصتها و پیشگامی دربازار-همگام شدن بادانش فن آوری جدید
به کارگیری دانشوفن آوری درتولید محصولات جدید
مشکلات پیشروی پیشگامان دربهره برداری ازفرصتها
عوامل موثر درماندگاری پیشگامان دربازار
مزایای پیشگامی دربهره برداری ازفرصتها
با ۸۰اسلاید تخصصی و قابل ویرایش
دانلود و خرید۴۸۰۰۰تومان
برچسب ها:
روش تشخیص فرصتهای کارآفرینی الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی تشخیص فرصت کارآفرینانه مروری بر مفهوم فرصت در کارآفرینی